«حوادث امروز» مرد معتاد وقتی متوجه شد همسرش حاضر نیست برای خرید مواد مخدر به او پول بدهد وی را با ضربات چاقو به قتل رساند .
ساعت 22 شامگاه چهارشنبه شانزدهم خردادماه ساکنان ساختمان مسکونی درنزدیکی میدان رازی متوجه صدای درگیری زن و مردی از داخل یکی از واحدهای ساختمان محل زندگی شان شدند . همسایهها ابتدا صدای مشاجره زن و مردی را شنیدند اما دقایقی بعد صدای دلخراش زن همسایه به گوششان رسید که درخواست کمک میکرد . با شنیدن صدای کمک خواهی زن همسایه ساکنان ساختمان سراسیمه از خانه هایشان بیرون آمدند و دیدند مرد همسایه به نام بهزاد هراسان از خانه اش خارج شد و به سرعت فرار کرد .
همسایهها با دیدن این صحنه وارد خانه بهزاد شدند و داخل پذیرایی با پیکر خونین و نیمه جان همسرش روبهرو شدند که خون زیادی از بدنش خارج شده بود و به سختی نفس میکشید . آنها بلافاصله با برای نجات زن جوان با اورژانس تماس گرفتند و حادثه خونین را به مأموران پلیس خبر دادند .
شوهر معتاد
با اعلام این خبر مأموران کلانتری 115 رازی به محل اعزام شدند . وقتی مأموران به محل رسیدند دریافتند زن جوان لحظاتی قبل از رسیدن عوامل اورژانس به محل حادثه بر اثر شدت خونریزی فوت کرده است . بدین ترتیب پرونده قتل زن جوان به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر داده شد وی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند .
تیم جنایی در قتلگاه با جسد زن 25 سالهای به نام ملیحه روبهرو شدند که ضربات چاقو به قتل رسیده بود .
بررسیها نشان داد ملیحه از مدتی قبل همراه شوهرش در این ساختمان زندگی میکرده تا اینکه شوهرش معتاد به مواد مخدر میشود و پس از آن او به خانه اش کمتر رفت و آمد میکرده است. همچنین مشخص شد مقتول با شوهرش اختلاف داشته و همسایهها گاهی صدای درگیری و مشاجره آنها را میشنیدهاند و ساعتی قبل هم دیدهاند بهزاد پس از درگیری با همسرش به سرعت از خانه اش فرار کرده است .
یکی از همسایه های مقتول به مأموران گفت : « بهزاد معتاد به مواد مخدر شده بود و کمتر به خانه اش میآمد . ما او را کمتر میدیدیم و معمولا نیمه های شب به خانه میآمد و همیشه هم با همسرش درگیری و مشاجره داشت . ما به صدای درگیری او عادت کرده بودیم اما ساعتی قبل از فریادهای آنها مشخص بود درگیری شان بالا گرفته است . وقتی صدای دلخراش زن همسایه را شنیدیم از خانه هایمان بیرون آمدیم و دیدیم بهزاد از خانه اش فرار کرد و بعد هم داخل خانه با پیکر خونین ملیحه روبهرو شدیم . »
ساعتی بعد
با بدست آمدن این اطلاعات مأموران بهزاد را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار دادند . مأموران در نخستین گام به پاتوقهایی که متهم به آنجا رفت و آمد داشت رفتند اما ردی از او پیدا نکردند . تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه ساعتی بعد مأموران وی را در حالی که در همان نزدیکی خانه اش پرسه میزد شناسایی و بازداشت کردند .
متهم پس از دستگیری با اظهار پشیمانی به قتل همسرش اعتراف کرد . وی در ادعایی گفت : « همسرم زن خوبی بود و با کم و کاستی زندگی ام میساخت . از طرفی من هم سرم به کارم گرم بود و درآمدم خوب بود و چرخه زندگی ام میچرخید . مدتی قبل معتاد به مواد مخدر شدم و از آن روز به بعد زندگی ام رو به تباهی رفت . همسرم خیلی تلاش کرد من ترک کنم و دوباره به زندگی برگردم اما من نه تنها ترک نکردم که کارم را هم رها کردم . »
پول مواد
وی ادامه داد : « هر روز که میگذشت زندگی ام بدتر و اوضاع احوال من هم وخیم تر از قبل میشد تا جایی که من کم کم خانه را ترک کردم و کارتن خواب شدم . پس از این همسرم برای خرج زندگی اش در خانه های دیگران کار میکرد و به سختی پول در میآورد . هر چند روز یک بار به خانه میآمدم و از همسرم میخواستم برای خرید مواد به من پول بدهد . او به خاطر آبرویش به من پول میداد چون میدانست با او درگیر میشوم و آبروی او را پیش همسایهها میبرم . شب حادثه مثل همیشه به خانه رفتم و از همسرم خواستم به من پول بدهد . او گفت پولی ندارد و به همین دلیل با او درگیر شدم . وقتی درگیری ما بالا گرفت ناخواسته با چاقو ضربهای به او زدم . همسرم خونین روی زمین افتاد و من از ترس فرار کردم اما فکر نمیکردم او فوت کند . به امید این بودم که همسایهها او را به بیمارستان برسانند و جانش را نجات دهند و به همین خاطر ساعتی بعد به نزدیکی خانه مان آمدم تا سرگوشی آب دهم و از وضعیت همسرم با خبر شوم . الان که دستگیر شدم فهمیدم دستم به خون او آلوده شده است . خیلی پشیمان هستم اما میدانم پشیمانی فایدهای ندارد . »
متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر و بر ملا شدن زوایای پنهان حادثه به دستور بازپرس جنایی دراختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت .