«حوادث امروز» درگیری دو همسایه به هواخواهی فرزندشان که حین بازی فوتبال با هم کتککاری کردهبودند، با قتل یکی از آنها پایان یافت. مأموران پلیس در پی قاتل فراری هستند تا پس از دستگیری، زوایای پنهان حادثه را بر ملا کنند.
شامگاه یکشنبه، بیستم خرداد مردی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد دو نفر از همسایههایشان داخل کوچه درگیری خونینی را رقم زدهاند.
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران کلانتری ۱۱۳ بازار به محل حادثه در یکی از خیابانهای اطراف بازار رفتند و در آنجا دریافتند لحظاتی قبل دو مرد ۳۶ و ۳۷ ساله به نامهای کوشان و ایرج با هم درگیر شدهاند و در این درگیری کوشان با ضربات چاقو زخمی و به بیمارستان منتقل شدهاست. سپس مأموران به بیمارستان رفتند و متوجه شدند مرد زخمی حالش وخیم است و در یک قدمی مرگ قرار گرفتهاست، اما تیم پزشکی او را به اتاق عمل منتقل و تلاش میکند جان او را نجات دهد. دقایقی مانده به ساعت ۲۱ شب بود و مأموران همچنان درباره این حادثه در حال تحقیقات میدانی بودند که تیم پزشکی اعلام کرد کوشان بر اثر خونریزی شدید به سبب ضربات متعدد چاقو به کام مرگ رفتهاست.
درگیری فوتبالی
با اعلام خبر قتل مرد جوان، قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسیها نشان داد قبل از درگیری خونین دو مرد همسایه، فرزندان آنها ساعتی قبل حین بازی فوتبال با هم درگیر میشوند و پس از اینکه یکدیگر را کتک میزنند، پدرانشان به هواخواهی آنها با هم درگیر میشوند.
یکی از شاهدان درگیری گفت: «کوشان و ایرج همسایه بودند و هر کدامشان همراه خانوادههایشان در یکی از طبقات ساختمان مسکونی در نزدیک محل حادثه زندگی میکنند. ساعتی قبل از درگیری دو مرد همسایه پسر کوشان و پسر ایرج همراه تعدادی از بچههای محل فوتبال بازی میکردند. حین بازی وقتی یکی از تیمها به تیم دیگر گل میزند، پسر قاتل و مقتول با هم درگیر میشوند. آنطور که دوستانشان گفتند آنها کتککاری میکنند و سپس به خانههایشان میروند و موضوع درگیری را برای خانوادههای خود توضیح میدهند. ایرج و کوشان وقتی متوجه درگیری بچههایشان میشوند به هواخواهی از فرزندانشان به داخل کوچه میآیند و با هم مشاجره لفظی میکنند. مشاجره آنها لحظاتی بعد به زد و خورد کشیدهمیشود و ایرج در درگیری با چاقویی که همراه داشته چند ضربه به کوشان میزند. سر و صدای آنها، همسایهها را به داخل کوچه کشاند و همه در کمال ناباوری دیدند کوشان غرق در خون روی زمین افتاد. خانواده مقتول با دیدن این صحنه با داد و فریاد درخواست کمک کردند و ما هم با اورژانس تماس گرفتیم و درخواست کمک کردیم.»