«حوادث امروز»۲۱ اسفندماه ۹۹ مردی به نام میلاد به مأموران پلیس شهرستان پاکدشت خبر داد که همسرش سمانه گم شده است. او گفت: امروز همسرم برای انجام کاری بیرون رفت، اما دیگر به خانه برنگشت. بعد از مطرح شدن این شکایت، مأموران پلیس در این باره تحقیق کردند. درحالیکه بررسیها در جریان بود، مأموران پلیس احتمال دادند میلاد از ماجرای گم شدن همسرش باخبر باشد برای همین از او تحقیق کردند. میلاد در جریان تحقیقات بیشتر گفت: من و همسرم سوار بر خودرو برای گردش به اطراف شهر رفتیم. در مسیر برگشت همسرم گفت حوصلهاش سر رفته و از من خواست توقف کنم. وقتی کنار مسیر توقف کردم، او پیاده شد و دیگر از او خبری نشد که تصمیم گرفتم به پلیس خبر بدهم.
میلاد در تحقیقات بعدی به قتل سمانه اعتراف کرد. او گفت: سمانه همسر دومم بود. من چند سال قبل از همسر اولم جدا شدم و سرپرستی فرزندمان را هم به او دادم. بعد با سمانه آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. ما سه سال بود که با هم زندگی میکردیم تا اینکه مدتی قبل سمانه به من مظنون شد. او فکر میکرد من به فکر ازدواج با دختری جوان هستم برای همین مدام مرا کنترل میکرد. ما بر سر این موضوع مشاجره داشتیم و مدام با هم بحث میکردیم تا اینکه روز حادثه مشاجرهمان بالا گرفت. من کنترل رفتارم را از دست دادم و با دستهایم گلویش را فشار دادم که فوت شد. بعد جسدش را پتوپیچ کردم و در صندوق عقب پرایدم گذاشتم و پشت فرمان نشستم و به سمت شریفآباد رانندگی کردم. در مسیر متوجه گودالهای کنار جاده شدم و تصمیم گرفتم جسد را داخل یکی از گودالها دفن کنم که این کار را کردم و به خانه برگشتم. برای اینکه کسی از ماجرا باخبر نشود به اداره پلیس رفتم و گم شدن همسرم را گزارش دادم تا اینکه بازداشت شدم.
با کامل شدن بررسیها، بازپرس میلاد را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. ابتدای جلسه مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و برای متهم درخواست قصاص کرد. او گفت: من حاضر به گذشت نیستم و حاضرم تفاضل دیه را بدهم تا متهم قصاص شود. او بعد از اینکه دخترم را به قتل رساند، به خانه ما آمد و همراه پسرم به دنبال سمانه رفت. او دخترم را به قتل رسانده بود، اما به دنبالش میگشت برای همین خواستهای جز قصاص برایش ندارم.
در ادامه متهم به درخواست قاضی در جایگاه قرار گرفت و اتهامش را قبول کرد. میلاد گفت: قبول دارم که مرتکب قتل شدهام، اما درخواست گذشت دارم. مدتی بود همسرم به رابطه من با زنی جوان پی برده بود و مدام بر سر این موضوع با هم مشاجره داشتیم تا اینکه روز حادثه سر این موضوع مشاجره کردیم و حادثه اتفاق افتاد.
هیئت قضائی بعد از ختم جلسه وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.