«حوادث امروز»:مرد جوانی که متهم است در درگیری پسر مستی را به قتل رسانده، در بازجویی‌ها ادعا کرد به خاطر ترس از زورگیران همیشه چاقو همراه دارد.«حوادث امروز» گزارش می‌دهد
ساعت ۲ بامداد شنبه نهم اردیبهشت به مأموران پلیس تهران خبر رسید پسر زخمی پس از انتقال به بیمارستان بعثت در جنوب تهران به قتل رسیده‌است. بدین ترتیب تیمی از مأموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه راهی بیمارستان و در آنجا با جسد خونین پسر جوانی به نام بهرام روبه‌رو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده‌بود.
بررسی‌ها نشان داد مقتول ساعتی قبل همراه یکی از دوستانش در یکی از خیابان‌های منطقه سلیمانیه با مرد جوانی درگیری خونینی رقم زده و در جریان آن با ضربه چاقوی همان مرد جوان به قتل رسیده‌است.
با اعلام خبر قتل پسر جوان، قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کرد. تحقیقات تیم جنایی حکایت از آن داشت مقتول ساعتی قبل همراه دوستانش در پارکی حوالی مسعودیه مشروب مصرف می‌کند و بعد همراه یکی از دوستانش در حالی که مست بوده از پارک بیرون می‌آید و برای دیگران مزاحمت ایجاد می‌کند. پسر مست در ادامه به محله سلیمانیه می‌رود و در آنجا با مرد جوانی درگیر می‌شود و به قتل می‌رسد.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران با بررسی دوربین‌های مداربسته قاتل را که متهم سابقه‌داری به نام فرشید است، شناسایی و شامگاه روز چهارشنبه او را بازداشت کردند.
متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مقابل قاضی محمد مهدی براعه به قتل اعتراف کرد.
قهرمان کشتی
متهم در ادعایی گفت: «من قهرمان کشتی هستم و در دوران نوجوانی مدال قهرمانی هم گرفتم. چند سال قبل ورزش را رها کردم و در قنادی مشغول به کار شد. ازدواج کردم و الان هم یک دختر دارم. شب حادثه پس از اینکه از قنادی تعطیل شدم برای شام به خانه برادرم رفتم. نیمه‌های شب با تاکسی به خانه‌مان برگشتم. در نزدیکی خانه‌مان داخل پیاده‌رو با تلفن همراهم مشغول صحبت با یکی از دوستانم بودم که مقتول و دوستش با موتورسیکلت در تعقیب موتورسیکلت دیگری بودند. آن‌ها می‌خواستند از او زورگیری کنند، اما در نزدیکی من موتورسیکلتشان بنزین تمام کرد و متوقف شد. مقتول حال خوبی نداشت و به من نزدیک شد و فحاشی کرد و از من خواست پیش او بروم. به او گفتم به من کاری نداشته باشند، اما مقتول و دوستش دو نفری به طرف من آمدند. آن‌ها می‌خواستند از من زورگیری کنند که با هم درگیر شدیم و من هم با چاقویی که همراه داشتم، ضربه‌ای به شکم او زدم. سپس به خانه‌ام رفتم، فکر نمی‌کردم او فوت کرده‌باشد تا اینکه شب چهارشنبه بازداشت شدم و فهمیدم او به قتل رسیده‌است.»
وی درباره چاقو هم گفت: «من همیشه از ترس زورگیران با خودم چاقو همراه دارم و به همین خاطر ۱۸ بار از سوی مأموران کلانتری بازداشت شده‌ام، اما بعد دوباره آزاد می‌شدم.»