«حوادث امروز»پسر جوانی که متهم است با همدستی یکی از دوستانش دست به سرقت های مسلحانه از خانه های ویلایی شمال تهران میزده در بازجوییها ادعا کرد میخواسته با پول های سرقتی نانوایی مدرن تأسیس کند . «حوادث امروز» گزارش میدهد.
چندی قبل مردی وحشت زده با اداره پلیس تهران تماس گرفت و اعلام کرد دو سارق مسلح به خانه اش دستبرد زده و پس از بستن دست و پای او همسرش مقداری زیادی طلا، دلار و اموال قیمتی سرقت کردهاند .
با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل حادثه در یکی از خیابان های شمالی تهران شدند و در آنجا دریافتند نیمه شب دو سارق مسلح به کلت کمری از روی دیوار وارد خانه ویلایی شده و پس از سرقت فرار کردهاند .
شاکی به مأموران گفت : « همراه همسرم در خانه بودیم که متوجه صدایی از داخل حیاط شدیم . در را باز کردم تا به داخل حیاط بروم که ناگهان مردی اسلحهای روی سرم گذاشت و تهدید کرد حرکتی نکنم . همان لحظه فهمیدم مرد مسلح و همدستش سارق هستند . آنها با تهدید اسلحه دست و پای من و همسرم را با طناب بستند و بعد هم تمامی سکهها، طلاها و پول های خارجی که داشتیم داخل کولهای که با خود آورده بودند ریختند و بدون اینکه دست و پای ما را باز کنند از خانه فرارکردند . پس از این من به سختی طناب دست های خودم و همسرم را باز کردم و به اداره پلیس زنگ زدم . »
سارقان نقابدار
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی دادسرا در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت .
بررسی های مأموران پلیس نشان داد دو سارق برای اینکه شناسایی نشوند و ردی از خود بجای نگذارند صورت شان را با ماسک پوشانده و پس از سرقت هم به صورت پیاده از محل گریختهاند .
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با شکایت مشابه دیگری روبهرو شدند که مشخص شد همان دو سارق مسلح نقابدار به خانه ویلایی دیگری در یکی از خیابان های شمالی تهران دستبرد زده و پس از بستن دست و پای صاحب خانه اموال قیمتی او را سرقت کردهاند .
آخرین سرقت
در حالی که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان مسلح ادامه داشت، چند روز قبل به کارآگاهان پلیس آگاهی خبر رسید گشت مأموران پلیس در یکی از محله های شمال تهران دو سارق مسلح را پس از سرقت از خانه ویلایی بازداشت کردهاند که شباهت زیادی به سارقان تحت تعقیب دارند .
بدین ترتیب دو سارق تحت بازجویی قرار گرفتند که مشخص شد متهمان همان سارقانی هستند که قبل از این به دو خانه ویلایی هم دستبرد زده بودند اما در سومین سرقت در دام مأموران گرفتار شدهاند .
متهمان در بازجوییها به جرم خود اقرار کردند و برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند .
گفتوگو با یکی از متهمان
سردسته این باند دو نفره، پسر 28 سالهای به نام کیوان است که مدعی است برای تأسیس نانوایی مدرن دست به سرقت های مسلحانه زده است . او میگوید تصمیم داشته وقتی پولدار شود تمامی اموال سرقتی را به قیمت روز به مالباختهها برگرداند و به همین خاطر تمامی اموال سرقتی را در دفترچهای لیست برداری کرده تا فراموش نکند .
کیوان چندمین بار است که دستگیر میشوی ؟
من سابقهای ندارم و اولین باری است که دستگیر شدم . تازه با دوستم تصمیم گرفته بودیم سرقت کنیم اما بدشانسی آوردیم و در سومین سرقت به دام افتادیم .
چی شد که برای اولین بار تصمیم گرفتی مسلحانه سرقت کنی ؟
می خواستم خیلی زود پولدار شوم و به آرزوهایم برسم .
چه آرزویی داشتی ؟
من از دوران کودکی علاقه زیادی به نانوایی داشتم و همیشه آرزو داشتم در آینده نانوایی با تجهیزات نوین در تهران تأسیس کنم که زبانزده همه باشد . از طرفی هم دوستم داشتم به نیازمندان کمک کنم اما پولی نداستم . به همین خاطر رفتم و شاگرد نانوا شدم و الان چند سال است کار میکنم اما دستمزد شاگرد نانوایی آنقدر پایین است که هزینه زندگی را کفاف نمیده و نمیشود پس انداز کرد . هر چقدر فکر کردم دیدم با توجه به قیمت بالای دستگاههای نانوایی و هزینه های رهن و اجاره به این زودیها به آرزویم نمیرسم . به همین خاطر نقشه سرقت مسلحانه از خانه های ویلایی را طراحی کردم و با دوستم در میان گذاشتم و وقتی هم او قبول کرد دو نفری اجرا کردیم .
شما میخواستی با پول سرقتی به دیگران کمک کنی ؟
من از همان اول با خودم عهد بستم تمامی اموال سرقتی را پس از اینکه پولدار شوم به مالباختهها برگردانم . به همین دلیل همیشه همراه خودم دفترچهای همراه داشتم و پس از سرقت تمام اموال سرقتی را داخل دفترچه همراه با آدرس محل سرقت یاداشت میکردم . من حتی شماره تلفن صاحب خانه را هم از او میگرفتم و یاداشت میکردم تا زمان پس دادن اموال او به مشکل برنخورم . مثلا مینوشتم 10 عدد سکه بهار آزادی، 100 دلار یا فلان مقدار طلا از خانهای فلانی در فلان خیابان سرقت کردهام . بعد از سرقت هم به صاحب خانه میگفتم که نگران نباش و من اموال شما را مدتی دیگر به قیمت روز به شما بر میگردانم .
فکر میکردی که کی پولدار میشوی ؟
من میخواستم نانوایی بزنم و میدانستم با نقشهای که برای نانوایی ام دارم زود پولدار میشوم و اموال سرقتی را بر میگردانم .
درباره سرقتها توضیح بده ؟
مدتی قبل تصمیم گرفتم ریسک کنم و پولدار شوم و موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم . وقتی قبول کرد به یکی از شهرهای غربی کشور رفتم و اسلحهای تهیه کردم و به تهران آمدم . ما دو نفری شبها داخل کوچه های شمال تهران پرسه میزدیم و خانههایی که احتمال میدادیم طلا و جواهر دارند را برای سرقت انتخاب میکردیم . در فرصت مناسب که کوچه خلوت بود از روی دیوار وارد خانه ویلایی میشدیم و بعد با تهدید اسلحه دست و پای صاحب خانه و افراد آنجا را با طناب میبستیم و پس از سرقت اموال از آنجا فرار میکردیم .
چطور دستگیر شدید ؟
ما معمولا موتورسیکلت مان را چند کوچه آنطرفتر از محل سرقت پارک میکردیم . آن شب سومین سرقت ما بود که خانه مورد نظر را انتخاب کردیم و وارد آنجا شدیم . تمامی طلاها و پولها را داخل کوله پشتی ریختیم و از آنجا بیرون آمدیم و به طرف موتورسیکلت مان رفتیم . وقتی سوار موتورسیکلتمان شدیم گشت مأموران پلیس رسید و به ما دستور ایست داد . به سرعت فرار کردیم و آنها هم ما را تعقیب کردند تا اینکه در کوچه بن بستی به دام افتادیم .
الان به آروزیت رسیدی ؟
اشتباه کردم و ای کاش تصمیم عاقلانه و درست تری میگرفتم تا الان گرفتار نباشم .