«حوادث امروز» مردی که متهم است چهار سال قبل همسرش را با خوراندن قرص برنج به قتل رسانده تا با دختر مورد علاقهاش ازدواج کند، سحرگاه دیروز در زندان رجاییشهر قصاص شد.«حوادث امروز» گزارش میدهد.
ساعت ۳ بعدازظهر ۲۹ آذرماه ۹۸، مرگ مشکوک زن جوانی در بیمارستان بهارلو به مأموران پلیس تهران خبر داده شد.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری ۱۱۵ رازی به بیمارستان رفتند و در آنجا با جسد زن جوانی به نام سودابه روبهرو شدند که آزمایشات اولیه حکایت از آن داشت وی بر اثر مسمومیت دارویی به کام مرگ رفته است.
شوهر زن فوت شده که همسرش را به بیمارستان منتقل کرده بود در ادعایی گفت: «همسرم مدتی است داروهای آرامبخش گیاهی مصرف میکند. او ساعتی قبل تعداد زیادی قرص گیاهی خورد، به همین دلیل حالش بد شد و من هم او را به بیمارستان منتقل کردم، اما متأسفانه در بیمارستان فوت کرد.»
بازداشت
از آنجایی که مرگ زن جوان مشکوک به نظر میرسید، جسد به دستور بازپرس جنایی برای انجام آزمایشهای لازم و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، پزشکی قانونی اعلام کرد زن جوان بر اثر مصرف قرص برنج فوت کرده است. از سوی دیگر مشخص شد مقتول و شوهرش رابطه خوبی با هم نداشتند و از مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کرده بودند، بهطوریکه مقتول بارها به خانواده و دوستانش گفته بود به رفتارهای شوهرش مشکوک و رابطه آنها سرد شده است. بدین ترتیب با مشخص شدن علت اصلی مرگ زن جوان، مأموران پلیس شوهر او را به عنوان مظنون بازداشت کردند.
نقشههای قتل
متهم ابتدا در بازجوییها جرم خود را انکار کرد و مدعی شد در داغ همسرش حتی یکبار تصمیم گرفته به زندگیاش پایان دهد که موفق نشده است. وی در نهایت وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به قتل همسرش اعتراف و ادعا کرد برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش، همسرش را با قرص برنج به قتل رسانده است.
متهم در توضیح ماجرا گفت: «زندگی خوبی با همسرم داشتم، اما از زمانی که عاشق دختر جوانی شدم، شیطان به سراغم آمد و تصمیمی مرگبار را برای همسرم گرفتم. من مدرک فوقدپیلم دارم و در شرکت توزیع آب معدنی مشغول به کار بودم. چند سال قبل به خواستگاری دخترعمویم رفتم و با هم ازدواج کردیم. زندگی ما خوب بود، اما بعد از مدتی معتاد به موادمخدر شدم. همسرم با همه بدبختیهای من میساخت تا اینکه سروکله دختر جوانی به نام شهلا در زندگیام پیدا شد. روزی که برای پخش آب معدنی به یک رستوران رفته بودم با او که صندوقدار آنجا بود، آشنا و از همان روز دلباختهاش شدم. ابتدا او را برای ازدواج به برادرزنم معرفی کردم، اما خودم عاشقش شدم و به او پیشنهاد ازدواج دادم. شهلا خبر نداشت من متاهل هستم و اصرار داشت هرچه زودتر به خواستگاریاش بروم. تصمیم گرفتم همسرم را طلاق بدهم تا به شهلا برسم، اما او از من جدا نمیشد. مانده بودم چکار کنم، به همین خاطر تصمیم گرفتم همسرم را از سر راه بردارم. یکبار لوله بخاری را دستکاری کردم تا او به کام مرگ برود، اما موفق نشدم. یکبار هم راننده نیسانی را برای زیر گرفتن همسرم اجیر کردم، اما راننده در آخرین لحظه پشیمان شد.»
آخرین تصمیم
وی ادامه داد: «همسرم به خاطر سردردهایش داروی گیاهی مصرف میکرد که تصمیم گرفتم به جای داروی گیاهی به او قرص برنج بخورانم تا کارش تمام شود. آن روز برای خرید کپسول آرامبخش به عطاری رفتم و تعدادی کپسول و قرص برنج خریدم. قرص برنج را پودر و با پودر کپسولهایی که برای همسرم خریده بودم جابهجا کردم. سپس کپسول را روی میز آشپزخانه گذاشتم، همسرم که فکر میکرد قرصها آرامبخش هستند مقابل چشمانم کپسول را برداشت و خورد. وقتی حالش بد شد او را به بیمارستان رساندم و مدعی شدم همسرم بهخاطر مصرف داروهای گیاهی مسموم شده است. در این مدت حتی یکبار هم پس از قتل همسرم دست به خودکشی ساختگی زدم تا مأموران پلیس را فریب دهم، اما در نهایت دستم رو شد.»
قصاص
متهم پس از اعتراف به قتل و تکمیل تحقیقات در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند. قاتل در جلسه دادگاه به جرم خود اقرار کرد و قضات دادگاه هم او را به جرم قتل عمد همسرش به قصاص محکوم کردند.
رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبههای دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. متهم سحرگاه دیروز پس از گرفتن استیذان حکمش از رئیس قوه قضائیه در زندان رجاییشهر قصاص شد. بدین ترتیب پرونده مرد همسرکش برای همیشه بسته شد.