«حوادث امروز» دو پسر عموی سابقهدار که در جریان سرقت مسلحانه از مغازه طلافروشی در محله خانی آباد تهران مرتکب قتل شدهبودند، محارب شناختهشدند. دو متهم به زودی در دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشوند. «حوادث امروز» گزارش میدهد.
ساعت ۲۱ شامگاه سه شنبه دهم خردادماه امسال رهگذرانی در خیابان میعاد شمالی محله خانیآباد در جنوب تهران متوجه صدای شلیک چند تیر شدند. اهالی و کاسبان محل دیدند دو مرد جوان که یکی از آنها اسلحه کلاشنیکف در دست داشت، شلیک و مرد دیگر با پتکی آهنین شیشه مغازه طلافروشی را تخریب میکرد.
در حالی که مرد مسلح برای ایجاد رعب و وحشت تیراندازی میکرد، همدستش تمامی طلاها و جواهرات مغازه را داخل کیسهای ریخت و برای فرار به سوی موتورسیکلتشان رفتند، اما این پایان ماجرای سرقت مسلحانه نبود، چون رهگذران و کاسبان محل برخلاف سرقتهای مسلحانه دیگری که اتفاق افتادهبود، اینبار تصمیم گرفتهبودند مانع فرار سارقان شوند. در این میان مرد جوانی خودش را به سارقان رساند و در حالی که با دو تیر زخمی شدهبود، سارقان را زمینگیر کرد و ثانیههایی بعد هم کاسبان و مردم محل به کمکش آمدند و سارقان مسلح را به دام انداختند.
پسرعموهای سارق
پس از به دام انداختن سارقان مسلح، دو مرد که در این حادثه با شلیک گلوله زخمی شدهبودند برای درمان به بیمارستان منتقل شدند و سارقان هم در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.
مأموران در بازرسی از متهمان شش کیلو طلای سرقتی، یک قبضه اسلحه کلاشنیکف به همراه ۴۳ فشنگ جنگی و یک پتک آهنین کشف کردند.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد سارقان مسلح دو پسرعمو هستند که سه سال قبل به همین شیوه موفق به سرقت سه کیلو طلا از مغاز طلافروشی در شهرستان پرند شدهبودند، اما اینبار پس از سرقت شش کیلو طلا از مغازه طلافروشی در محل خانیآباد در دام مردم گرفتار میشوند.
قتل
همزمان با ادامه تحقیقات از سارقان مسلح روز ۱۴ خردادماه، چهار روز پس از حادثه سرقت مسلحانه به قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران تلفنی خبر رسید یکی از افراد زخمی در آن حادثه که مرد ۴۷ سالهای به نام بهزاد است در بیمارستان بر اثر شدت جراحات فوت کردهاست.
برادر مقتول به مأموران گفت: «برادرم متأهل بود و دو دختر ۱۰ و یک ساله و یک پسر ۷ ساله داشت. روز حادثه برای تعمیر تلفن همراهش به مغازه موبایلفروشی مقابل مغازه طلافروشی رفته بود و با صاحب مغازه صحبت میکرد که متوجه میشود دو سارق مسلح به مغازه طلافروشی دستبرد زدهاند. سپس برادرم و صاحب موبایلفروشی بیرون میآیند که سارق مسلح به سوی آنها شلیک و در جریان آن دو تیر به پاهای صاحب مغازه موبایل فروشی اصابت میکند. پس از این، برادرم تصمیم میگیرد مانع فرار سارقان شود و به همین سبب به سوی آنها میرود که سارقان متوجه میشوند و پای او را هدف قرار میدهند. برادرم از ناحیه پا زخمی میشود، اما به سوی آنها میرود و خودش را روی موتورسیکلت آنها میاندازد به طوری که سارقان مسلح تعادل خودشان را از دست میدهند و به زمین میخورند و در همین لحظه هم سارق مسلح برای فرار تیر دیگری به کتف برادرم شلیک میکند، اما موفق به فرار نمیشوند. پس از این برادر همراه افراد زخمی دیگر به بیمارستان منتقل میشوند، اما چهار روز بعد به خاطر شدت جراحات برادرم فوت کرد. او با موتورسیکلتش هزینه سه فرزند و همسرش را تأمین میکرد، اما سارقان مسلح بچههای برادرم را یتیم کردند.»
اعتراف
با اعلام خبر قتل مرد جوان، پرونده وارد مرحله تازهای شد و دو پسر عموی سارق برای تحقیق به دستور بازپرس جنایی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
دو متهم در بازجوییها به جرم خود اقرار کردند.
متهم اصلی در بازجوییها گفت: «ما دو پسر عمو سارق سابقهدار هستیم، اما همیشه برای سرقت از شهرمان به تهران یا شهرهای اطراف تهران میآمدیم و پس از سرقت دوباره به شهرمان بر میگشتیم تا شناسایی نشویم. این شیوه همیشگی ما بود و وقتی دوباره آبها از آسیاب میافتاد، دوباره برای سرقت راهی تهران میشدیم. چند باری به اتهام سرقت بازداشت و راهی زندان شدیم، اما پس از آزادی دوباره شروع به سرقت کردیم. آخرینبار سال ۹۹ به یک طلافروشی در پرند دستبرد زدیم. آن روز موتورسیکلت یکی از دوستانمان را امانت گرفتیم و پس از باز کردن پلاکش به طلافروشی رفتیم و سه کیلو سرقت کردیم و از محل گریختیم.»
وی درباره روز حادثه گفت: «چند روز قبل از حادثه من و پسر عمویم تصمیم گرفتیم به طلافروشی در تهران دستبرد بزنیم. چند روزی در محلههای پایینشهر دنبال سوژه مناسب گشتیم. در نهایت طلافروشی در محله خانیآباد را برای سرقت انتخاب کردیم. دو روز آنجا را زیر نظر گرفتیم و متوجه شدیم یک مرد مغازه را اداره میکند و از سوی دیگر هم مشخص شد مشتری زیادی ندارد و افراد زیادی به مغازه رفت و آمد ندارند. بهترین گزینه برای سرقت بود و پس از طراحی نقشه روز حادثه وارد مغازه شدیم. اسلحه در دست من بود و برای ترساندن مردم تیراندازی میکردم و پسرعمویم نیز طلاها را داخل کیسه میریخت. فکر کردیم همه چیز به خوبی تمام شدهاست و برای فرار سوار بر موتورسیکلتمان شدیم، اما مردم به سراغ ما آمدند تا مانع فرارمان شوند. در این میان مرد جوانی مانع فرار ما شد و من هم او را هدف قرار دادم، اما در نهایت ما را به دام انداخت.»
محاربه
دو متهم پس از تحقیقات تکمیلی و اعتراف به جرمشان راهی زندان شدند تا اینکه قاضی محمدجواد شفیعی کیفرخواست عامل تیراندازی را به اتهام قتل عمد و سرقت مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت محاربه صادر و کیفرخواست متهم ردیف دوم را معاونت در محاربه صادر کرد.
بدین ترتیب دو متهم به زودی در دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشوند.