«حوادث امروز»ماجرای قتل زن و مرد مسیحی که قربانی سرقت شده بودند با ادعای متهم اصلی پرونده در جلسه محاکمه پیچیدهتر شد. این مرد که در خانوادهای مسیحی به دنیا آمده در دادگاه ادعای مسلمان شدن کرد. او برای اثبات ادعایش در دادگاه شهادتین گفت.«حوادث امروز» به نقل از جام جم گزارش میدهد.
رسیدگی به این پرونده از مرداد سال۱۳۹۹ و همزمان با کشف جسد مردی در جاده تلو آغاز شد. بررسیها نشان داد این مرد در مقابل یک ساختمان نیمهکاره با پارچه خفه شده است. با شناسایی هویت مقتول، مشخص شد او زکی نام دارد و مسیحی است. مأموران با شناسایی خانواده مقتول، متوجه شدند او به تنهایی زندگی میکرده و بعد از قتل از خانهاش سرقت شده است. با ردیابی ارتباطهای زکی، مشخص شد آخرین بار با پسر جوانی به نام تومیک قرار داشته است. تومیک دستگیر شد و در تحقیقات به قتل با همدستی مرد دیگری به نام یاسر اعتراف کرد و گفت: یاسر قرار بود از زکی پول بگیرد و سودش را پرداخت کند. آن روز به بهانه نشان دادن خانه یاسر در لواسان به آنجا رفتیم. زکی میخواست سند آنجا را به عنوان ضمانت بگیرد. در مسیر برگشت خفهاش کردیم و جسدش را کنار ساختمان نیمهکارهای رها کردیم و بعد با برداشتن دستهکلید وی به خانهاش رفتیم و سرقت کردیم. پس از اعترافات تومیک، یاسر هم دستگیر شد و به همدستی در قتل و سرقت اعتراف کرد . تومیک در زندان بود که مأموران متوجه شدند او یک ماه قبل به عنوان مظنون به قتل یک زن مسیحی مورد تحقیق قرار گرفته اما دلیلی علیه او نبوده و آزاد شده بود. تومیک دوباره به پلیس آگاهی منتقل شد و در تحقیقات به قتل زن سالخورده به نام آراکس هم اعتراف کرد و گفت: برای سرقت طلا به خانه آراکس رفتم و وقتی مقاومت کرد، او را خفه کردم. بعد جنازهاش را به حمام بردم، سرش را داخل سطل آبی گذاشتم. فقط یک انگشتر طلا پیدا کردم که هنگام فرار دستپاچه شده و آن را جا گذاشتم. دختر آراکس به عنوان تنها ولیدم او در ادامه با حضور در دادسرا تومیک را بخشید.
۲ متهم پای میز محاکمه
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده دو متهم به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و آنها به ریاست قاضی سجاد منافیآذر، پای میز محاکمه قرار گرفتند. براساس کیفرخواست تومیک به اتهام مشارکت در قتل زکی، مشارکت در آدمربایی و سرقت مقرون به آزار و از جنبه عمومی جرم به جهت قتل آراکس محاکمه میشد. یاسر هم در برابر اتهام مشارکت در قتل زکی، مشارکت در آدمربایی و سرقت مقرون به آزار قرار داشت. در ابتدای جلسه دادگاه دختر زکی در جایگاه قرار گرفت و برای متهمان درخواست قصاص کرد و گفت: متهمان دو سال با پدرم دوست بودند. ساعت۷شب او را به جاده تلو بردند و خفه کردند. بعد هم اموالش را سرقت کردند. یکی از همسایههای پدرم با من تماس گرفت و خبر داد چند روزی است پدرم ناپدید شده است. به خانهاش رفتم و متوجه بههمریختگی وسایل شدم. بعد هم گم شدن او را به پلیس گزارش کردم که گفتند جسدش در جاده تلو پیدا شده است. در ادامه، وکیل دو فرزند دیگر زکی در جایگاه قرار گرفت و گفت: «دختر دیگر مقتول هم مثل خواهرش درخواست قصاص دارد و تفاضل دیه را پرداخت میکند. پسر مقتول که در آمریکا زندگی میکند، دیه خواسته است.»
رئیس دادگاه سپس از دختر آراکس خواست اگر شکایتی دارد، مطرح کند که او اظهار کرد: من پیش از این رضایت دادم اما الان پشیمانم و قصاص میخواهم. آن زمان حالم خوب نبود و رضایت دادم. روز حادثه وقتی مادرم به تلفنهایم جواب نداد، نگران شده و همراه شوهرم به خانهاش در محله مجیدیه رفتم. وسایل خانه بههم ریخته بود. به جستوجو پرداخته و با جسد او در حمام روبهرو شدم. ابتدا فکر کردیم سکته کرده اما وقتی اورژانس آمد، گفت او را خفه کردهاند. انگشتر مادرم بعد از قتل سرقت شده بود.» پس از طرح شکایت اولیای دم دو مقتول، قاضی منافیآذر با تفهیم اتهام به تومیک از او خواست از خود دفاع کند که پسر جوان وقتی در جایگاه ایستاد، گفت: «اتهام قتل آراکس را قبول ندارم. روزی که او به قتل رسید، من خانه نبودم و در لواسان ماشین تعمیر میکردم. وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم همسایهمان را کشتهاند. وقتی به خاطر قتل زکی دستگیر شدم، مأموران احضارم کردند و گفتند قتل آراکس را گردن بگیر تا پرونده بسته شود. خانواده اش هم شکایتی ندارند. من هم گردن گرفتم.»
رئیس دادگاه: اما صحنه قتل را به طور کامل تشریح و بازسازی کردی. دراین باره چه توضیحی داری؟
تومیک: آنچه مأموران گفته بودند را گفتم. من حرفهای آنها را تکرار کردم.
رئیس دادگاه: چرا زکی را به قتل رساندی؟
تومیک: یاسر قرار بود از زکی پول سودی بگیرد. آن شب به لواسان رفتیم تا زکی خانه یاسر را ببیند و به او پول بدهد. در مسیر برگشت خواست کنار جاده توقف کنیم تا دستشویی کند که وقتی ایستادیم به آن سمت جاده رفت. من هم دنبالش رفتم. به من فحش داد که عصبانی شدم و با پارچهای که دور گردنم بود، خفهاش کردم اما سرقتی از خانهاش انجام ندادیم.
تومیک در آخرین دفاعش گفت: من یک سال قبل از قتل زکی، مسلمان شدم و برای این موضوع شاهد دارم. ۱۵سال موادمخدر مصرف میکردم و قتل زکی هم تحتتأثیر اعتیادم بود که به تنهایی مرتکب آن شدم. یاسر در این ماجرا نقشی نداشت.
متهم برای اثبات حرفش، در دادگاه شهادتین را گفت و حمد و سوره را برای قضات خواند.
رئیس دادگاه در ادامه با تفهیم اتهامات یاسر از او خواست از خود دفاع کند که او هم با رد اتهاماتش گفت: اتهاماتم را قبول ندارم. شب حادثه وقتی کنار جاده تلو توقف کردم، تومیک و زکی به سمت ساختمان نیمهکاره رفتند و من داخل ماشین بودم. بعد از چند دقیقه تومیک تنها آمد و گفت حرکت کن. سراغ زکی را گرفتم که گفت او خودش میآید. اگر قصد قتل داشتیم با او در خانهاش قرار میگذاشتیم. من فقط از تومیک کارتی گرفتم و با آن گوشی خریدم، نمیدانستم کارت را از جیب زکی برداشته است. تومیک یک سال قبل از قتل زکی، مسلمان شده بود و برای این ادعای خود شاهد دارد. پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.