«حوادث امروز»مجرم سابقه‌دار که به صورت سریالی خودروهای پژو 206 نقره‌ای را سرقت می‌کرد مدعی است به دختر مورد علاقه اش قول داده بود با 206 نقره‌ای به خواستگاری اش برود !
چند روز قبل مرد میانسالی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از مرد جوانی به اتهام سرقت خودروش شکایت کرد .«حوادث امروز» گزارش می‌دهد.
وی در توضیح ماجرا گفت : « چند روزی بود خودرو پژو 206 نقره‌ای ام ایراد پیدا کرده بود و خوب استارت نمی‌خورد و به همین دلیل در خیابان سی متری جی در جنوب تهران نزدیکی خانه‌ام پارک کرده بودم . دقایقی قبل برای انجام کاری ازخانه بیرون آمدم و به سراغ خودروم رفتم اما هر چقدر استارت زدم روشن نشد . در همین لحظه مرد جوانی از کنارم عبور کرد و از او خواستم کمک کند و خودروم را هل دهد تا روشن کنم . مرد جوان گفت از تعمیرات خودرو سررشته دارد و از من خواست او پشت فرمان بنشیند و من هل بدهم . به او اعتماد کردم و پسر جوان پشت فرمان نشست و من هم هل دادم اما خبر نداشتم ثانیه‌هایی بعد خودروم را سرقت می‌کند . خودروم در اولین هل روشن شد و مرد جوان هم با سرعت زیاد از محل دور شد و فریادهای آی دزد من هم به جایی نرسید . »
با شکایت مرد جوان پرونده به دستور قاضی مصطفی تقی زاده بازپرش شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت برای پیدا کردن ردی از سارق در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت .
زیرکی زن جوان
در حالی که دو روز از حادثه گذشته بود و مأموران هیج ردی از سارق و خودرو سرقت شده پیدا نکرده بودند زن جوانی به اداره پلیس تماس گرفت و برای دستگیری سارقی درخواست کمک کرد . وی در حالی که به آرامی صحبت می‌کرد گفت : « با خودرو پژوی 206 نقره‌ای تصادف کرده‌ام که پلاک آن مخدوش است و راننده اش هم هیچ مدارکی همراه ندارد و من مطمئن هستم خودرو سرقتی است . راننده پژو می‌گوید عجله دارد و اصرار دارد خسارت مرا نقدی پرداخت کند و منتظر پلیس نمانیم اما من به او مشکوک شدم و فهمیدم خودرو سرقتی است . به همین دلیل او را فریب دادم و گفتم با یکی از بستگانم که تعمیرکار خودرو است تماس می‌گیرم تا برای برآورد هزینه تعمیرات به محل بیاید و الان او فکر می‌کند من با تعمیرکار تماس گرفته‌ام . »
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس به محل حادثه نزدیکی شهر پرند رفتند . در حالی که راننده پژو ادعا می‌کرد خودرو متعلق به خودش است و مدارک را در خانه اش جا گذاشته، مأموران پلیس با گرفتن استعلام از مرکز متوجه شدند خودروی پژو 206 دو روز قبل در تهران سرقت شده و صاحب آن شکایت کرده است . بدین ترتیب خودرو به پارکینگ و متهم برای بررسی موضوع به اداره پلیس تهران منتقل شد .
اعتراف
متهم به نام کامبیز ابتدا در بازجویی‌ها با تناقض گویی قصد فریب مأموران را داشت اما وقتی با شاکی روبه‌رو شد به سرقت خودرو اعتراف کرد و در ادعایی عجیب گفت : « مدتی قبل تصمیم گرفتم خودروی پژو 206 نقره‌ای سرقت کنم و با آن به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام بروم چند باری هم اقدام به سرقت کردم اما هر بار به دلایلی ناکام ماندم تا اینکه روز حادثه موفق به سرقت خودرو مرد میانسال شدم . » متهم پس از اعتراف به دستور قاضی پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت .
عشق پژو 206 نقره ای
سارق جوان مدعی است عاشق پژو 206 نقره‌ای است و به همین دلیل هم از یک ماه قبل تصمیم به سرقت خودرو گرفته است و گرنه سابقه سرقت ندارد اما چند سال قبل به خاطر درگیری چند سالی در زندان بوده است .
کامبیز سابقه داری ؟
من یک بار به اتهام درگیری به زندان افتادم . آن روز در درگیری مردی پدرم را فحش داد و من هم عصبانی شدم و با چاقو مچ دستش را زدم به طوریکه دستش پیوند خورد و من هم 5 سال راهی زندان شدم اما سابقه سرقت ندارم .
کامبیز چرا فقط خودروی پژو 206 نقره‌ای سرقت می‌کردی ؟
من از دوران کودکی علاقه زیادی به خودروی پژو 206 نقره‌ای داشتم و عاشق این خودرو بودم و به همین دلیل چند سال قبل هم یک خودرو پژو 206 نقره‌ای خریدم اما مدتی قبل به خاطر اینکه بیکار شدم خودروم را فروختم و بعد تصمیم گرفتم خودروی پژو 206 نقره‌ای سرقت کنم . البته به دختر مورد علاقه‌ام قول داده بودم با خودرو پژو 206 نقره‌ای به خواستگاری اش بروم .
چرا ؟
مدتی قبل در شهرمان عاشق دخترهمسایه مان شدم و قرار شد خانواده‌ام به زودی به خواستگاری اش بروند . متوجه شدم او هم از خودرو پژو 206 نقره‌ای خوشش می‌آید و قول دادم با خودرو پژو 206 نقره‌ای به خواستگاری اش بروم اما من به خاطر بیکاری خودروم را فروخته بودم و تصمیم گرفتم خودرو پژو 206 نقره‌ای سرقت کنم .
چرا بیکار شدی ؟
من آشپز رستوران هستم و مدتی قبل صاحب رستوران به دلایلی رستورانش را تعطیل کرد و من هم بیکار شدم و برای هزینه زندگی ام مجبور شدم خودروم را بفروشم .
در این مدت چند دستگاه خودرو پژو سرقت کردی ؟
من شش بار اقدام به سرقت کردم اما 5 بار بدشانسی آوردم و بار ششم موفق به سرقت شدم .
چه اتفاقی افتاد ؟
اولین بار داخل خیابان می‌رفتم و دیدم زن جوانی در حال پارک خودرو پژو 206 نقره‌ای اش است اما نمی‌توانست پارک دوبل کند . از او خواستم من برای او پارک کنم و او هم قبول کرد . وقتی پشت فرمان نشستم به سرعت فرار کردم اما پس از طی مسافتی خودرو ایراد پیدا کرد و خاموش شد و من هم خودرو را کنار خیابان رها کردم . دومین بار صاحب خودرو از راه رسید و سومین بار هم گشت مأموران پلیس وارد خیابان شدند و من از سرقت منصرف شدم . چهارمین بار خودروپژویی سرقت کردم و در مسیر فرار بنزین تمام کرد و باز هم مجبور شدم خودرو را رها کنم . پنجمین بار هم پس از سرقت تصادف کردم و وقتی پلیس را دیدم فرار کردم .
درباره آخرین سرقت توضیح بده ؟
آن روز در خیابان سی متری جی بودم و قصد سرقت نداشتم . از قبل با صاحب رستورانی در پرند قرار گذاشته بودم برای کار با او صحبت کنم . می‌خواستم به ایستگاه اتوبوس بروم که مرد میانسالی مرا صدا زد . وقتی نگاه کردم دیدم کنار خودروی پژو 206 نقره‌ای ایستاده است و می‌گوید خودروش روشن نمی‌شود و از من خواست خودرو را هل دهم . یک لحظه وسوسه شدم و به او گفتم من از تعمیرات خودرو سر رشته دارم و از او خواستم من پشت فرمان بنشینم و او هل دهد . مرد میانسال ساده لوحی کرد و من پشت فرمان خودروش نشستم و پس از اینکه روشن شد با خودروش فرار کردم .
چی شد که دستگیر شدی ؟
دو روز دنبال کار بودم اما به نتیجه‌ای نرسیدم و می‌خواستم با خودرو به شهرستان و به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام بروم اما در شهر پرند تصادف کردم . می‌خواستم صاحب خودرو را فریب دهم و به او گفتم پلیس را خبر نکند و من نقدی خسارتش را پرداخت می‌کنم اما او خیلی زیرک بود و به بهانه اینکه با تعمیرکار صحبت می‌کند موضوع را به پلیس خبر داده بود و من هم گرفتار شدم .
حرف آخر ؟
من پشیمان هستم . الان فهمیدم بار کج به منزل نمی‌رسه . من هم به پژو 206 نقره‌ای نرسیدم و هم به دختر مورد علاقه‌ام . الان باید دوباره به جای رفتن به خواستگاری باید به زندان بروم و پشت میله های زندان عمرم را تباه کنم .