کد خبر : 164219 تاریخ : ۱۴۰۳/۲/۶ - 11:58
ناپدید شدن دیانا در اصفهان پس از گم شدن نازگل «حوادث امروز»با گذشت حدود دوماه از گم ‌شدن المیرا زارع هفت ساله، معروف به نازگل در روستای دِه‌کرم در ۴۰کیلومتری اصفهان و پیدا شدن جسد سوخته‌ای منتسب به او، این بار خبر مفقودی ناگهانی یک دختربچه ۱۱ ساله دیگر به نام دایانا آزادمنش در حوالی خیابان ۲۴ متری اول اصفهان منتشر شد. حادثه‌ای که روز سوم اردیبهشت ماه رخ داد و با وجود جست‌وجوهای خانواده و پلیس هنوز هیچ سرنخی از دایانا پیدا نشده است.

«حوادث امروز»با گذشت حدود دوماه از گم ‌شدن المیرا زارع هفت ساله، معروف به نازگل در روستای دِه‌کرم در ۴۰کیلومتری اصفهان و پیدا شدن جسد سوخته‌ای منتسب به او، این بار خبر مفقودی ناگهانی یک دختربچه ۱۱ ساله دیگر به نام دایانا آزادمنش در حوالی خیابان ۲۴ متری اول اصفهان منتشر شد. حادثه‌ای که روز سوم اردیبهشت ماه رخ داد و با وجود جست‌وجوهای خانواده و پلیس هنوز هیچ سرنخی از دایانا پیدا نشده است.

هنوز ‌‌خانواده نازگل در التهاب تعیین هویت جسد کشف شده منتسب به او به سرمی‌برند که خبر گم شدن دایانا در اصفهان پیچید. آن‌طور که محمدحسین مسائلی، دایی دایانا به جام‌جم می‌گوید: «دو روز پیش ساعت ۱۲ظهر، مادر دایانا او را از مدرسه به خانه آورد؛ درحالی‌که دایانا دم در ایستاده بود، مادر خودرواش را در پارکینگ گذاشت اما وقتی برگشت هیچ اثری از دایانا نبود. تمام این اتفاقات فقط در مدت یک دقیقه افتاد و خواهرزاده‌ام خیلی ناگهانی ناپدید شد. همه‌چیز آن‌قدر سریع رخ داد که مادر دایانا هیچ صدای مشکوکی مثل صدای جیغ را نشنید. در محله ۲۴ متری اول اصفهان افراد مختلفی زندگی می‌کنند و حتی اتباع نیز حضور دارند. بعد از ناپدید شدن دایانا؛ خودمان هم نقاط مختلف اصفهان را جست‌وجو کردیم و هم موضوع را به پلیس اطلاع دادیم. پلیس دوربین‌های مداربسته‌ای که در محل مستقر بود را بررسی کرد اما چیزی دستگیرش نشد، چون دایانا با پای خودش بیرون نرفته بود و احتمال دارد به نحوی مثلا با استفاده از خودرو او را دزدیده باشند.» به‌گفته دایی دایانا، آنها با هیچ‌کس خصومت و دشمنی ندارند که کسی برای انتقام‌گیری اقدام به این کار کرده باشد: «خواهرزاده‌ام تا حدودی درگیر اختلال اوتیسم است و حافظه کوتاه‌مدتش نیز کمی مشکل دارد. ما به هیچ‌کس مشکوک نیستیم و امیدواریم دایانا با کمک پلیس هرچه زودتر صحیح و سالم پیدا شود و به آغوش مادرش برگردد.»