کد خبر : 174706 تاریخ : ۱۴۰۳/۳/۹ - 09:02
متهم: شوهرم بداخلاق بود، او را کشتیم! «حوادث امروز» زن جوانی که با همدستی پدر و برادرش، شوهرش را به‌خاطر اینکه بداخلاق بوده به قتل رسانده پس از چند ماه راز قتل را برملا کرد.

«حوادث امروز» زن جوانی که با همدستی پدر و برادرش، شوهرش را به‌خاطر اینکه بداخلاق بوده به قتل رسانده پس از چند ماه راز قتل را برملا کرد.
چندی قبل مرد میانسالی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی پسر جوانش شکایت کرد.
وی گفت: «پسرم سعید متاهل است و یک فرزند خردسال هم دارد. او همراه همسر و فرزندش خانه‌ای در یکی از شهر‌های اطراف تهران اجاره کرده بود. رابطه من و سعید خیلی خوب نبود، به همین دلیل خیلی با هم ارتباط نداشتیم. مدتی قبل دلم برای او تنگ شد و برای دیدنش به خانه‌اش رفتم، اما همسایه‌ها گفتند چهار ماه قبل محل زندگی‌اش را تغییر داده و به تهران آمده است. پس از این به سراغ پدر عروسم رفتم، اما او آدرسی به من نداد. نگران پسرم شدم و پس از چند هفته جست‌وجو خانه سعید را که در نزدیکی خانه پدرزنش بود پیدا کردم. چند باری سراغش را گرفتم که عروسم مدعی شد سعید سر کار است، اما وقتی دید من هر روز سراغش را می‌گیرم ادعا کرد پسرم برای کار به کشور ترکیه رفته و فعلاً از او خبری ندارد و قرار است هر زمان سروسامان بگیرد به ما خبر بدهد. الان به عروسم مشکوک هستم و احتمال می‌دهم برای پسرم اتفاق بدی رخ داده باشد.»


اختلاف خانوادگی
با شکایت مرد میانسال، مأموران به دستور بازپرس جنایی تحقیقات خود را برای پیدا کردن ردی از مرد گمشده آغاز کردند. بررسی‌ها نشان داد مدتی قبل عروس شاکی به پلیس اعلام کرده شوهرش گم شده، اما پس از آن پیگیر ماجرا نشده و دوباره به مأموران اعلام کرده شوهرش برای کار به خارج رفته است. از سوی دیگر مأموران در تحقیقات میدانی دریافتند سعید و همسرش چند سالی است که با هم اختلاف دارند و همسایه‌های خانه قبلی و خانه جدیدشان هم بار‌ها صدای درگیری و شکستن وسایل خانه آن‌ها را شنیده بودند.


اعتراف
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران به همسر مرد گمشده مشکوک شدند و او را برای تحقیق بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
متهم ابتدا همان ادعای قبلی را مطرح کرد و گفت شوهرش برای کار به کشور ترکیه رفته، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به قتل شوهرش با همدستی پدر و برادرش اعتراف کرد.
او گفت: «من و شوهرم با هم اختلاف داشتیم و همیشه درگیر بودیم. او مرد بداخلاقی بود و به خانواده من احترام نمی‌گذاشت. از دست رفتارهایش خسته شده بودم تا اینکه با اصرار خانه‌ام را به تهران منتقل کردم و در نزدیکی خانه پدرم، خانه‌ای اجاره کردیم. چند روزی از اسباب‌کشی گذشته بود و در حال چیدن اسباب خانه بودیم که شوهرم با من درگیر شد. آن شب پدر و برادرم خانه ما بودند و سعید را به شدت کتک زدند. او به ما فحاشی کرد و ما سه نفری هم او را خفه کردیم. پس از اینکه فوت کرد، برادرم جسدش را با خودرویش به اطراف تهران برد و در بیابان‌ها آتش زد و به خانه برگشت. من برای اینکه پلیس را فریب بدهم اعلام مفقودی کردم، اما در نهایت پدرشوهرم دستم را رو کرد.»


بازداشت
با اعتراف متهم، مأموران پدر و برادر او را بازداشت کردند. متهمان در بازجویی‌ها به قتل دامادشان اعتراف کردند. برادر زن جوان هم با اعتراف به جرمش مدعی شد جسد شوهر خواهرش را در اطراف تهران آتش زده است. همزمان با ادامه تحقیقات از متهمان، مأموران در تلاشند جسد مقتول را کشف کنند.