کد خبر : 174729 تاریخ : ۱۴۰۳/۳/۱۰ - 17:38
سرقت با پابندالکترونیکی «حوادث امروز»  سارق سابقه‌داری که با پابند الکترونیکی موتورسیکلت سرقت می‌کرد، در بازجویی‌ها مدعی شد تمامی سرقت‌ها را خلافکاران به او سفارش داده‌بودند.

«حوادث امروز» سارق سابقه‌داری که با پابند الکترونیکی موتورسیکلت سرقت می‌کرد، در بازجویی‌ها مدعی شد تمامی سرقت‌ها را خلافکاران به او سفارش داده‌بودند.
اوایل فروردین ماه امسال مأموران پلیس تهران با شکایت‌های سریالی از سوی شهروندان تهرانی روبه‌رو شدند که موتورسیکلت آن‌ها سرقت شده‌بود. بررسی‌های مأموران نشان داد سارق مرد جوانی است که موتور‌سیکلت‌های گرانقیمت شهروندان را در محل‌هایی که مجهز به دوربین مداربسته نیست، سرقت می‌کند.
در حالی که هر روز به تعداد شکایت‌ها افزوده می‌شد، مأموران پلیس تحقیقات خود را برای شناسایی متهم ادامه دادند، اما، چون متهم ماسک به صورت داشت، شناسایی نشد.

آخرین سرقت
تحقیقات برای دستگیری سارق موتورسیکلت‌ها ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید سارق سریالی موتور‌سیکلت گرانقیمتی را از مقابل مغازه طلافروشی به سرقت برده‌است. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند، مالباخته گفت: «فرزندم بیمار بود و می‌خواستم از داروخانه برای او دارو بخرم. موتورم را مقابل طلافروشی پارک کردم، اما، چون عجله داشتم فراموش کردم سوییچش را بردارم و به داروخانه رفتم. وقتی از داروخانه برگشتم موتورسیکلتم نبود.»
مأموران پلیس در ادامه متوجه شدند مغازه طلافروشی مجهز به دوربین مداربسته است، اما وقتی فیلم دوربین را بررسی کردند، دریافتند سارق هنگام سرقت کلاه و ماسک به صورت داشته و چهره‌اش در آخرین سرقت هم قابل‌شناسایی نیست.

پابند الکترونیکی
در گام بعدی مأموران از صاحب طلافروشی که شاهد سرقت بود تحقیق کردند و وی سرنخی از سارق را در اختیار مأموران قرار داد. وی گفت: «در حال بستن مغازه‌ام بودم و دیدم مردی که ماسک بهداشتی به صورت و کلاهی به سر دارد سوار موتورسیکلت شد. وقتی می‌خواست موتور را روشن کند، کمی پاچه شلوارش بالا رفت و دیدم یک شی مستطیل شکل سیاه دور پایش بسته شده‌است. همان لحظه فهمیدم او سارق سابقه‌داری است که پابند الکترونیکی به پا دارد و می‌خواستم مانع او شوم که به سرعت با موتور سرقتی فرار کرد.»

شناسایی
با به دست آمدن این اطلاعات مأموران به اتاق مخصوص رصد متهمان سابقه‌دار رفتند و پس از بررسی و کنترل سارقان پابند‌دار متوجه شدند لحظه حادثه یکی از سارقان سابقه‌دار به نام اشکان در آن نزدیکی بوده‌است. از سوی دیگر مشخص شد پابند الکترونیکی اشکان در تمامی سرقت‌های قبلی هم روشن بوده‌است، بنابراین اشکان تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز قبل مأموران متهم را در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر کردند. مأموران در بازرسی مخفیگاه متهم آخرین موتورسیکلتی که وی از مقابل مغازه طلافروشی سرقت کرده‌بود، کشف کردند. متهم در بازجویی‌ها به ده‌ها سرقت اعتراف کرد. متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.


سفارش می‌گرفتم
اشکان در بازجویی‌ها اعتراف کرد تمامی سرقت‌هایی که انجام داده‌است، به سفارش افراد خلافکار بوده‌است.

اشکان سابقه داری؟
بله، چهار بار قبل از این به اتهام سرقت دستگیر شدم و به زندان افتادم. به خاطر سابقه‌ام چند ماه قبل پا‌بند الکترونیکی به پایم نصب کردند.

چه شد که با پابند الکترونیکی سرقت می‌کردی؟
من فکر می‌کردم، این پابند‌ها مثل اسباب‌بازی است و قابل‌ردیابی نیست. وقتی هم چند تا سرقت انجام دادم و پلیس به سراغم نیامد، خاطرم جمع شدم و به سرقت‌هایم ادامه دادم، اما در نهایت همین پابند مرا به دام انداخت وگرنه سرقت‌های من حساب‌شده و با برنامه بود.

قبلاً چه سرقت می‌کردی؟
سرقت وسایل خانه می‌کردم.

چرا شیوه سرقتت و عوض کردی؟
سرقت از خانه هم سخت است و هم مجازاتش سنگین است.

چرا سرقت از خانه سخت‌تر است؟
سرقت از خانه استرس زیادی دارد؛ اول باید خانه را شناسایی کنی و بعد چند ساعتی آن خانه را تحت‌نظر بگیری تا مطمئن شوی کسی داخل خانه نیست. وقتی هم وارد خانه می‌شوی زمان زیادی لازم داری تا اموال قیمتی، پول و طلا را پیدا کنی. تازه گاهی وقت‌ها نگهبان یا همسایه‌ها متوجه می‌شوند و به پلیس خبر می‌دهند و قبل از پایان سرقت دستگیر می‌شوی، اما سرقت موتور سیکلت راحت‌تر است. من در آخرین سرقت منزل که هیچی هم گیرم نیامد، دو سال به زندان افتادم و چند ماه قبل که از زندان بیرون آمدم، تصمیم گرفتم شیوه سرقتم را عوض کنم.

موتورسیکلت‌های سرقتی را به چه کسی می‌فروختی؟
من به پاتوق خلافکاران می‌رفتم و از افراد خلافکار سفارش موتور‌سیکلت می‌گرفتم. آن‌ها با موتورسیکلت سرقتی کار‌های خلاف انجام می‌دادند و از من می‌خواستند مثلاً فلان مدل را برای آن‌ها سرقت کنم. معمولاً طبق لیستی که افراد خلافکار به من می‌دادند در خیابان‌ها پرسه می‌زدم و موتورسیکلت سرقت می‌کردم.

به چه قیمتی می‌فروختی؟
بستگی به مدلش داشت. معمولاً به یک چهارم قیمت به خلافکاران می‌فروختم.

قبل از اینکه سارق شوی چه کاره بودی؟
من نجار بودم، اما در رفت و آمد به پاتوق خلافکاران معتاد به مواد‌مخدر شدم. وقتی صاحبکارم متوجه اعتیادم شد، مرا اخراج کرد و بیکار شدم. در پاتوق خلافکاران آموزش سرقت دیدم.