کد خبر : 41518 تاریخ : ۱۴۰۲/۲/۵ - 09:33
دیه مقتول نجات بخش 27 زندانی شد «حوادث امروز»اعضای خانواده‌ای که قاتل فرزندشان را پای طناب دار بخشیده‌اند، گفتند با دیه مقتول ۲۷ زندانی غیرعمد را از زندان آزاد کردند.« حوادث لمروز» در این باره گزارش می دهد.

«حوادث امروز»:روز شنبه ۱۷ شهریور‌ماه ۹۷ به مأموران پلیس شهرستان ساری خبر رسید دو مرد جوان در یکی از خیابان‌های شهر درگیری خونینی را رقم زده‌اند. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند، دریافتند لحظاتی قبل مرد جوانی همراه نامزدش در حال رانندگی بوده که با راننده خودروی دیگری به نام میلاد درگیر و در جریان آن میلاد با چاقو زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.

بدین ترتیب مأموران برای بررسی موضوع به بیمارستان رفتند و در آنجا متوجه شدند تلاش تیم پزشکی برای نجات جان میلاد نتیجه‌ای نداده و وی بر اثر شدت خونریزی به کام مرگ رفته است.

قتل به خاطر هیچ

با اعلام خبر قتل مرد جوان، پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و کارآگاهان پلیس آگاهی متهم به نام کامران را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: «روز حادثه همراه نامزدم سوار خودرویم بودیم و داخل خیابان دور‌دور می‌کردیم. ساعتی بعد در یکی از خیابان‌ها مقتول با خودرویش در حال عبور بود که به هم رسیدیم. من به او اعتراض کردم که چرا راه مرا سد کرده و او هم گفت من با خودرویم جلوی خودروی او پیچیده‌ام. به‌هرحال مشاجره لفظی ما شروع شد و من هم که همراه نامزدم بودم جوگیر شدم و به خاطر هیچ با چاقو ضربه‌ای به او زدم. مرد جوان خونین روی زمین افتاد و من هم از ترس فرار کردم. الان خیلی پشیمان هستم

حکم قصاص

متهم پس از تکمیل پرونده در دادگاه محاکمه شد و اولیای دم مقتول (پدر و مادر) برای وی درخواست قصاص دادند و هیئت قضائی هم کامران را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و به قصاص محکوم کرد.

رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبه‌های دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام فرستاده شد و متهم نیز در زندان در نوبت اجرای حکم قصاص قرار گرفت.

یک قدم مانده به مرگ

در حالی که قاتل در یک قدمی قصاص قرار داشت و برای اجرای حکمش روزشماری می‌کرد، یکی از اعضای تیم صلح و سازش مستقر در دادسرای امور جنایی تهران با اطلاع از این پرونده برای جلب رضایت اولیای دم، جلسه صلح و سازش برگزار کرد. تلاش تیم صلح و سازش نتیجه‌ای نداد و متهم چندی قبل برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت، اما ساعتی بعد به تیم و صلح و سازش خبر رسید مادر مقتول در اقدامی خداپسندانه و در آخرین لحظات طناب دار را از گردن قاتل برداشته و او را به شرط پرداخت دیه برای هزینه در کار خیر بخشیده است.

خبر تلخ

مادر مقتول درباره بخشش قاتل فرزندش به خبرنگار ما گفت: «میلاد تنها پسرم و همه امید زندگی‌ام بود. او پسری مؤمن و درس‌خوان بود و در دانشگاه هم مدرک مهندسی عمران گرفته بود. البته مغازه لباس‌فروشی داشت و از همه مهم‌تر خیلی دل‌رحم بود و به دیگران کمک می‌کرد و حتی به فرزندان یتیم و بی‌بضاعت لباس رایگان هم می‌داد. امید داشتم او را در لباس دامادی ببینم، اما آن روز خبر تلخی به من رسید که همه امیدم را به باد داد. به من خبر دادند فردی پسرم را با چاقو زده است. وقتی به بیمارستان رفتم و خبر قتل پسرم را شنیدم، تصمیم گرفتم قاتلش را قصاص کنم و در دادگاه هم درخواست قصاص دادم

صدای میلاد

وی ادامه داد: «تلاش زیادی از طرف افراد مختلف انجام شد تا ما قاتل را ببخشیم، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم، چون او مرا سیاهپوش کرده بود و جز با قصاص او آرام نمی‌شدم. به‌هرحال روز اجرا فرا رسید و ما هم برای اجرای حکم به زندان رفتیم. متهم را پای چوبه دار آوردند و طناب دار را به گردنش انداختند. متهم زار‌زار گریه و التماس می‌کرد که او را ببخشیم. من از اینکه می‌خواستم او را قصاص کنم خوشحال نبودم، اما می‌خواستم به حقم برسم، به همین خاطر تصمیم به اجرای حکم گرفتم که ناگهان قاتل فریاد زد «میلاد مرا ببخش، میلاد به مادرت بگو مرا ببخشد»، وقتی نام پسرم را شنیدم یک لحظه به خود لرزیدم، انگار صدای میلادم را شنیدم که گفت مادر او را ببخش و همان لحظه طناب دار را از گردنش برداشتم. متهم وقتی از پای چوبه دار پایین آورده شد ناگهان بیهوش شد و وقتی به‌هوش آمد فقط گریه می‌کرد

خواب الهام‌بخش

مادر مقتول افزود: «آن روز او را بخشیدم و طناب دار را از گردنش بیرون آوردم، اما رضایتنامه کتبی امضا نکردم، چون هنوز دلم از او راضی نشده بود و آرام نبودم. مدتی بعد پشیمان شدم و دوباره تصمیم گرفتم او را قصاص کنم. چند روزی در همین فکر بودم که شبی خوابی الهام‌بخش دیدم. آن شب خواب دیدم زلزله آمده و همه ساختمان‌ها خراب و زمین به صورت عجیبی شکافته شده است و از درون شکاف صدای کمک‌خواهی به گوش می‌رسد. همان لحظه میلادم به سراغم آمد و گفت مادر دستت را درون شکاف ببر و افراد گرفتار شده را نجات بده. من دستم را درون شکاف بردم و یک نفر دست مرا گرفت و وقتی بیرون آوردمش دیدم قاتل پسرم را نجات داده‌ام و از خواب بیدار شدم. آن شب متوجه شدم روز اجرا تصمیم درستی گرفته بودم که قاتل را از مرگ نجات دادم و پسرم نیز از این موضوع راضی و خشنود است، به همین دلیل تصمیم گرفتم رضایتنامه کتبی را امضا کنم

آزادی ۲۷ زندانی

وی در پایان گفت: «ما تصمیم گرفتیم دیه فرزندم را بگیریم و با مبلغی که خودمان هم در نظر گرفته بودیم کار خیری انجام دهیم. ما می‌خواستیم مثلاً اورژانس اجتماعی یا مرکز خیریه‌ای بسازیم، اما در نهایت تصمیم گرفتیم زندانی‌هایی را که به‌خاطر جرائم مالی در زندان بسر می‌برند و توان پرداخت ندارند از زندان آزاد کنیم. در این مدت به ۲۷ زندانی که توان پرداخت جرائم مالی خودشان را نداشتند کمک و از زندان آزاد کردیم. البته در نظر داریم کار‌های خیر دیگری هم که قبلاً تصمیم به انجام آن گرفته بودیم را برای خشنودی روح پسرمان انجام دهیم