کد خبر : 61626 تاریخ : ۱۴۰۲/۲/۲۰ - 12:05
آزادی 50 زندانی با گذشت از قصاص چشم «حوادث امروز»مرد جوانی که در حادثه درگیری چشم راستش را از دست داده بود با گذشت از قصاص چشم متهم با دریافت دیه 50 نفر را از زندان آزاد کرد . «حوادث امروز» گزارش می‌دهد.

«حوادث امروز»مرد جوانی که در حادثه درگیری چشم راستش را از دست داده بود با گذشت از قصاص چشم متهم با دریافت دیه 50 نفر را از زندان آزاد کرد . «حوادث امروز» گزارش می‌دهد.

روز دهم بهمن سال 96 به مأموران پلیس شهرستان کوار استان فارس خبر رسید چند مرد جوان درگیری خونینی را مقابل مغازه ساندویج فروشی رقم زده‌اند که در جریان آن پسر جوانی زخمی و به بیمارستان منتقل شده است .

با اعلام این خبر تیمی از مأموران راهی بیمارستان شدند و دریافتند پسر زخمی به نام فردین در حادثه درگیری چشم راستش را از دست داده و کور شده است .

مأموران در بررسی های بعدی 4 ضارب را شناسایی و بازداشت کردند که مشخص شد عامل اصلی کوری پسر جوان یکی از آنها به نام فرخ است .

بدین ترتیب فرخ در دادگاه محاکمه و به قصاص چشم راست محکوم شد و رأی دادگاه هم پس از تأیید در یکی از شعبه های دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام فرستاده شد .

صلح و سازش

متهم قرار شد 28 فرودین ماه امسال حکمش اجرا شود و به همین دلیل وی برای اجرای حکم به پزشکی قانونی منتقل شد . در حالی که شماره معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود تیم صلح و سازش و اعضای گروه صلح‌یار و مسئول کمیته سفیران صلح و دوستی انجمن حمایت از زندانیان تلاش برای جلب رضایت از شاکی را آغاز کردند و در نهایت هم شاکی متهم را بخشید .

کوری به خاطر هیچ

فردین 25 ساله که بزرگترین و خداپسندانه ترین تصمیم زندگی اش را گرفته بود درباره بخشش متهم به خبرنگار ما گفت : « چند روز قبل از حادثه در مراسم عروسی با یکی از دوستانم درگیر شدم . درگیری ما به خاطر یک برگ دستمال کاغذی بود .او یک برگ دستمال کاغذی از من خواست و من به شوخی به او ندادم . آن شب عروسی بهم ریخت و درگیری ما هم تمام شد تا اینکه چند شب بعد به ساندویج فروشی رفتم و پس از خرید ساندویج از آنجا بیرون آمدم که ناگهان دوستم و چند نفر از بستگانش با چوب سنگ و اسپری به من حمله کردند . پسر خاله او با سنگ ضربه‌ای به چشمم زد و آن اتفاق تلخ رخ داد و من برای همیشه یکی از چشمانم را از دست دادم . پس از این تصمیم گرفتم ضارب را قصاص کنم و یکی از چشمانش را از او بگیرم . »

تصمیم بزرگ

وی ادامه داد : « حق من بود حکم را اجرا کنم و اصرار هم داشتم تا اینکه به تازه گی پدر شدم . حس عجیبی به من دست داد و وقتی می‌خواستم حکم را اجرا کنم ناگهان چهره فرزندان متهم جلو چشمانم آمد و به خاطر فرزندانش او را بخشیدم . نمی‌خواستم فرزندانش از کوری پدرشان رنج ببرند . من وضع مالی خوبی دارم اما تصمیم گرفتم از او دیه بگیرم و با آن مبلغ هم 50 زندانی را که به خاطر بدهی در زندان بودند آزاد کردم . الان خیلی خوشحالم که این کار را انجام دادم و تعدادی زندانی آزاد کردم و تصمیم دارم دوباره زندانی آزاد کنم . خدا را شکر متهم نیز پس از 6 سال سالم به آغوش خانواده اش بازگشت ومن همراه زن و فرزندم به زندگی ام ادامه می‌دهم . »