«حوادث امروز» مردی که متهم است با همدستی برادرش 300 سکه بهار آزادی مرد صرافی را سرقت کرده است پس از دستگیری جرم خود را انکار کرد . «حوادث امروز» گزارش میدهد.
اوایل اردیبهشت مرد ثروتمندی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از دو سارق به اتهام سرقت 300 سکه بهار آزادی شکایت کرد .
شاکی در توضیح ماجرا گفت : « وضع مالی ام خوب است و دو صرافی بزرگ یکی در تهران و دیگری در کشور ترکیه دارم . با افراد زیادی در خرید و فروش سکه و دلار ارتباط کاری دارم و در میان با بعضی افرادی هم اختلاف حساب پیدا کردهام و حتی در مراجع قضائی هم پرونده شکایت دارم . امروز به یکی از هم صنفی هایم 300 سکه فروختم و قرار شد سکهها را شب به او تحویل دهم . به همین دلیل ساعتی قبل 300 سکه را داخل کیفم گذاشتم و در مغازه صرافی ام را بستم تا به خانهام بروم و بعد شب سکهها را تحویل خریدار بدهم . موتورسیکلتم را روشن کردم و به طرف خانهام به راه افتادم اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودم که دو نفر ناگهان راه مرا سد کردند . آنها به من حمله کردند و من تعادل موتورسیکلتم را از دست دادم و به زمین خوردم و دو مرد خشن هم به شدت مرا کتک زدند . همان لحظه یکی از آنها را شناختم اما دیگری را نشناختم . مرد آشنا فرمان نام دارد و دلال دلار و سکه است و چند سالی هم با من همکاری میکرد اما با هم اختلاف پیدا کردیم تا اینکه از او شکایت کردم و الان هم پرونده ما دادگاه در جریان است . من با داد و فریاد درخواست کمک کردم و وقتی تعدادی رهگذر به طرف ما آمدند، فرمان و همدستش از محل به سرعت فرار کردند . دقایقی بعد وقتی به حال خودم آمدم تازه متوجه شدم چه بلایی سرم آمده است . آنها تمام 300 سکه را از داخل کیفم سرقت و فرار کرده بودند . »
دو برادر
با شکایت مرد پولدار پرونده به دستور قاضی محمد ولدی بیرانوند بازپرس شعبه 7 دادسرای ویژه سرقت برای بررسی و شناسایی سارقان در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت .
مأموران پلیس در نخستین گام دوربین های مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند . بررسیها نشان داد روز حادثه دو مرد جوان با پای پیاده راه شاکی را سد میکنند و او را کتک میزنند و بعد هم فرار میکنند . در بررسی های بعدی مشخص شد همدست فرمان برادر کوچکتر او است . بدین ترتیب با شناسایی متهمان مأموران آنها را تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه چند روز قبل موفق شدند فرمان را بازداشت کنند .
انکار
متهم پس از انتقال به اداره پلیس در بازجوییها به درگیری با شاکی اعتراف کرد اما سرقت را منکر شد .
وی در ادعایی گفت : « شاکی دوستم بود و در کار خرید و فروش دلار و سکه با او همکاری میکردم . من برای او مشتری میآوردم و از او سکه و دلار میخریدم و به دیگران میفروختم . مدتی قبل به خاطر معاملهای با شاکی اختلاف پیدا کردم . چند باری با هم صحبت کردیم اما به نتیجهای نرسیدیم تا اینکه او از من شکایت کرد و از آن روز به بعد ارتباط کاری ما قطع شد و من از او کینه به دل گرفتم . هر روز که میگذشت کینه من بیشتر میشد تا اینکه تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم تا از شکایتش منصرف شود . روز حادثه همراه برادرم در نزدیکی مغازه اش کمین کردیم و منتظر ماندیم تا مغازه اش را بست . وقتی با موتورسیکلتش به راه افتاد راه او را سد کردیم و او را کتک زدم . ما سکه های او را سرقت نکردیم و اصلا خبر نداشتیم که او همراه خود 300 سکه بهار آزادی دارد . او یا دروغ میگوید و یا افراد دیگری سکه های او را سرقت کردهاند . »
در حالی که تلاش برای دستگیری برادر متهم ادامه دارد، فرمان برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن زوایایی پنهان حادثه در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت .