کد خبر : 61641 تاریخ : ۱۴۰۲/۲/۲۴ - 10:42
سرقت طلایی از مرد صراف «حوادث امروز» مردی که متهم است با همدستی برادرش 300 سکه بهار آزادی مرد صرافی را سرقت کرده است پس از دستگیری جرم خود را انکار کرد . «حوادث امروز» گزارش می دهد.

«حوادث امروز» مردی که متهم است با همدستی برادرش 300 سکه بهار آزادی مرد صرافی را سرقت کرده است پس از دستگیری جرم خود را انکار کرد . «حوادث امروز» گزارش می‌دهد.

اوایل اردیبهشت مرد ثروتمندی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از دو سارق به اتهام سرقت 300 سکه بهار آزادی شکایت کرد .

شاکی در توضیح ماجرا گفت : « وضع مالی ام خوب است و دو صرافی بزرگ یکی در تهران و دیگری در کشور ترکیه دارم . با افراد زیادی در خرید و فروش سکه و دلار ارتباط کاری دارم و در میان با بعضی افرادی هم اختلاف حساب پیدا کرده‌ام و حتی در مراجع قضائی هم پرونده شکایت دارم . امروز به یکی از هم صنفی هایم 300 سکه فروختم و قرار شد سکه‌ها را شب به او تحویل دهم . به همین دلیل ساعتی قبل 300 سکه را داخل کیفم گذاشتم و در مغازه صرافی ام را بستم تا به خانه‌ام بروم و بعد شب سکه‌ها را تحویل خریدار بدهم . موتورسیکلتم را روشن کردم و به طرف خانه‌ام به راه افتادم اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودم که دو نفر ناگهان راه مرا سد کردند . آنها به من حمله کردند و من تعادل موتورسیکلتم را از دست دادم و به زمین خوردم و دو مرد خشن هم به شدت مرا کتک زدند . همان لحظه یکی از آنها را شناختم اما دیگری را نشناختم . مرد آشنا فرمان نام دارد و دلال دلار و سکه است و چند سالی هم با من همکاری می‌کرد اما با هم اختلاف پیدا کردیم تا اینکه از او شکایت کردم و الان هم پرونده ما دادگاه در جریان است . من با داد و فریاد درخواست کمک کردم و وقتی تعدادی رهگذر به طرف ما آمدند، فرمان و همدستش از محل به سرعت فرار کردند . دقایقی بعد وقتی به حال خودم آمدم تازه متوجه شدم چه بلایی سرم آمده است . آنها تمام 300 سکه را از داخل کیفم سرقت و فرار کرده بودند . »

دو برادر

با شکایت مرد پولدار پرونده به دستور قاضی محمد ولدی بیرانوند بازپرس شعبه 7 دادسرای ویژه سرقت برای بررسی و شناسایی سارقان در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت .

مأموران پلیس در نخستین گام دوربین های مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند . بررسی‌ها نشان داد روز حادثه دو مرد جوان با پای پیاده راه شاکی را سد می‌کنند و او را کتک می‌زنند و بعد هم فرار می‌کنند . در بررسی های بعدی مشخص شد همدست فرمان برادر کوچکتر او است . بدین ترتیب با شناسایی متهمان مأموران آنها را تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه چند روز قبل موفق شدند فرمان را بازداشت کنند .

انکار

متهم پس از انتقال به اداره پلیس در بازجویی‌ها به درگیری با شاکی اعتراف کرد اما سرقت را منکر شد .

وی در ادعایی گفت : « شاکی دوستم بود و در کار خرید و فروش دلار و سکه با او همکاری می‌کردم . من برای او مشتری می‌آوردم و از او سکه و دلار می‌خریدم و به دیگران می‌فروختم . مدتی قبل به خاطر معامله‌ای با شاکی اختلاف پیدا کردم . چند باری با هم صحبت کردیم اما به نتیجه‌ای نرسیدیم تا اینکه او از من شکایت کرد و از آن روز به بعد ارتباط کاری ما قطع شد و من از او کینه به دل گرفتم . هر روز که می‌گذشت کینه من بیشتر می‌شد تا اینکه تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم تا از شکایتش منصرف شود . روز حادثه همراه برادرم در نزدیکی مغازه اش کمین کردیم و منتظر ماندیم تا مغازه اش را بست . وقتی با موتورسیکلتش به راه افتاد راه او را سد کردیم و او را کتک زدم . ما سکه های او را سرقت نکردیم و اصلا خبر نداشتیم که او همراه خود 300 سکه بهار آزادی دارد . او یا دروغ می‌گوید و یا افراد دیگری سکه های او را سرقت کرده‌اند . »

در حالی که تلاش برای دستگیری برادر متهم ادامه دارد، فرمان برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن زوایایی پنهان حادثه در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت .