«حوادث امروز»مردی که به اتهام قتل برادرزادهاش در بازداشت به سر میبرد، در جلسه محاکمه ماجرا را شرح داد.«حوادث امروز»گزارش میدهد.
خرداد ماه سال ۱۳۹۹ کارکنان یکی از بیمارستانهای شهرری پلیس را از مرگ مشکوک مردی جوان باخبر کردند. با حضور پلیس در محل مشخص شد مرد زخمی که رحیم نام دارد به علت شدت جراحت ناشی از ضربه چاقو به کام مرگ رفتهاست. بعد از تأیید حادثه، بازپرس ویژه قتل به همراه تیمی از مأموران پلیس آگاهی در محل حاضر شد. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی بررسیهای بیشتری در اینباره انجام شد. تحقیقات نشان داد رحیم با ضربه چاقوی عمویش محمد مجروح و بعد از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحت فوت شدهاست، بنابراین محمد بازداشت و مورد تحقیق قرار گرفت. او وقتی در اینباره تحقیق شد به درگیری خونین اعتراف کرد. متهم گفت: چندی قبل متوجه شدم که برادرزادهام رحیم مقداری مواد در خودروی من جاساز کردهاست تا پلیس من را بازداشت کند. قبل از اینکه به دام پلیس بیفتم از ماجرا باخبر شدم، اگر پلیس من را با آن مقدار مواد بازداشت میکرد، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارم بود. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم برادرزادهام را تنبیه کنم، اما مدام خودش را از من پنهان میکرد. مدتی که گذشت ماجرا را با دوست مشترکمان نوید در میان گذاشتم. محمد در شرح حادثه هم گفت: مطابق نقشه نوید برادرزادهام را به خانهاش دعوت کرد و من همراه دوستم سعید به آنجا رفتم. آنجا بود که سر همان موضوع با هم حرف زدیم، اما اقرار نکرد که چرا در خودروی من مواد جاسازی کردهاست. وقتی دعوایمان بالا گرفت او را با چاقو هدف قرار دادیم که زخمی شد. سپس او را به بیمارستان منتقل کردیم که پزشکان بعد از معاینه گفتند به دلیل شدت جراحت فوت شدهاست. بعد از اعترافهای متهم بود که مأموران پلیس همدستان او را شناسایی و دستگیر کردند. آنها در جریان بازجوییها حرفهای محمد را تأیید کردند. با کامل شدن بررسیها بازپرس محمد را به اتهام قتل عمد و همدستان او را به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخت و پرونده بعد از صدور کیفرخواست برای بررسی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. وقتی قاضی رسمیت جلسه را اعلام کرد، اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و برای متهم در خواست قصاص کردند. سپس متهم به درخواست قاضی در جایگاه حاضر شد و اتهامش را انکار کرد. متهم گفت: قبول دارم که با برادرزادهام اختلاف داشتم و با او دعوا کردم، اما راضی به مرگش نبودم. روز حادثه هم وقتی دعوا بالا گرفت برادرزادهام زخمی شد و روی زمین افتاد که او را به بیمارستان رساندم. پزشکان هم برای نجات جان او تلاش کردند، اما بعد گفتند که به علت شدت جراحت فوت شدهاست. متهم گفت: من نمیدانم چه کسی در جریان دعوا به او ضربه زد. قاضی از متهم سؤال کرد شما در اولین بازجوییها به قتل اعتراف و صحنه جرم را هم بازسازی کردهبودی، اما حالا آن را انکار میکنید. متهم جواب داد: وقتی بازداشت شدم، تحت فشار پلیس به قتل اعتراف کردم، اما نمیدانم در جریان درگیری چه کسی به برادرزادهام ضربه زد. در ادامه همدستان متهم در جایگاه حاضر شدند و گفتند نمیدانند چه کسی به مقتول ضربه زدهاست. هیئت قضائی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهمان وارد شور شد.