کد خبر : 82150 تاریخ : ۱۴۰۲/۵/۱۶ - 19:06
اخاذی در دخمه مخوف افغان‌های غیرمجاز «حوادث امروز» سه مرد پاکستانی که به صورت غیرمجاز راهی ترکیه شده بودند پس از اخراج از آن کشور به صورت غیرقانونی وارد ایران شدند و با تهدید چند مرد افغان سناریوی ربودن مردان افغانی و اخاذی از خانواده‌ه آن‌ها را اجرا می‌کردند تا این که بازداشت شدند.«حوادث امروز»  گزارش می دهد.

«حوادث امروز» سه مرد پاکستانی که به صورت غیرمجاز راهی ترکیه شده بودند پس از اخراج از آن کشور به صورت غیرقانونی وارد ایران شدند و با تهدید چند مرد افغان سناریوی ربودن مردان افغانی و اخاذی از خانواده‌ه آن‌ها را اجرا می‌کردند تا این که بازداشت شدند.«حوادث امروز» گزارش می‌دهد.

چندی قبل مردی افغان وارد شعبه هفتتم بازپرسی دادسرای امور جنایی شد و ماجرای آدم ربایی و اخاذی را گزارش داد. او به قاضی صادق‌زاده گفت:«من مدتی قبل برای کار از افغانستان به ایران آمدم و دنبال کار بودم تا این که روز گذشته در یکی از پارک‌های جنوب تهران با سه مرد پاکستانی آشنا شدم. وقتی به آن‌ها گفتم به دنبال کار مناسبی هستم به من پیشنهاد کار دادند که قبول کردم. آن‌ها برای حرف زدن درباره جزییات کارشان من را به خانه‌شان که همان حوالی بود دعوت کردند که دعوتشان را قبول کردم. وقتی وارد خانه‌شان که خانه‌ای قدیمی بود شدم ناگهان به من حمله کردند و دست و پایم را بستند. آن‌ها من را در خانه حبس کردند و مدام شکنجه می‌کردند تا به آن‌ها پول برسانم. گفتند که باید با خانواده‌ام در افغانستان تماس بگیرم که به حسابشان پول واریز کنند که از ترس جانم قبول کردم و بعد از این که خانواده‌ام 100 میلیون تومان به حساب آن‌ها واریز کردند من را رها کردند. بعد تهدید کردند اگر پلیس را از ماجرا با خبر کنم اعضای خانواده‌ام را اذیت خواهند کرد با این حال من تصمیم به شکایت گرفتم.

بعد از مطرح شدن شکایت تیمی از مأموران پلیس آگاهی به همراه شاکی راهی خانه مورد نظر شده و موفق شدند سه مرد پاکستانی را بازداشت کنند. متهمان وقتی مورد تحقیق قرار گرفتند به جرمشان اعتراف کردند. یکی از آن‌ها در شرح ماجرا گفت: «ما پنج ماه قبل از حادثه به صورت غیرمجاز وارد ترکیه شدیم تا برای خودمان کاری پیدا کنیم اما مأموران ما را بازداشت و از آن کشور اخراج کردند. پس از آن به صورت غیرقانونی وارد ایران شدیم و دنبال کار بودیم. در یکی از پارک‌ها با مردی که ملیت افغانی پاکستانی داشت آشنا شدیم و ماجرای زندگی‌مان را برایش تعریف کردیم. او بعد از شنیدن سرنوشت ما گفت که کار مناسبی برایمان سراغ دارد و ما را به همان خانه‌ای که شاکی را به آن جا بردیم کشاند. وقتی وارد آن خانه شدیم چند افغانی آن جا بودند که دست و پایمان را بستند و ما را شکنجه کردند. گفتند که باید به آن‌ها پول بدهیم. ما هم سرگذشت مان را برایشان روایت کردیم و برای اطمینان آدرس و شماره تماس خانواده‌هایمان در پاکستان را در اختیارشان گذاشتیم. آن‌ها هم با روابطی که در پاکستان داشتند در این باره تحقیق کردند و اطمینان پیدا کردند که ما آدم‌های فقیری هستیم. بعد از آن پیشنهاد دادند که مردان افغانی را در شهر شکار کنیم و برای اخاذی به آن خانه بکشانیم. آن‌ها ما را تهدید کردند اگر به خواسته‌شان عمل نکنیم به اعضای خانواده‌هایمان در پاکستان آسیب می‌رسانند برای همین از ترس مجبور بودیم به خواسته آن‌ها عمل کنیم. بعد از فریب افغانی‌‌ها آن‌ها را به آن خانه می‌کشاندیم. بعد چند افغانی آن‌ها را شکنجه می‌کردند و با تهدید از خانواده‌هایشان اخاذی می‌کردند. آن‌ها پول را به حساب صرافی واریز می‌کردند. ما هم پول را از صرافی گرفته و به سرکرده تحویل می‌دادیم تا این که بازداشت شدیم

با اعتراف متهمان، تحقیقات پلیس برای بازداشت اعضای دیگر باند در جریان است.