کد خبر : 82160 تاریخ : ۱۴۰۲/۵/۱۷ - 19:07
متهم: قصد قتل نداشتم «حوادث امروز»مردی که به اتهام قتل مزاحم خواهرش در بازداشت به سر می‌برد مدعی است وقتی پلیس حاضر نشد متهم را از او تحویل بگیرند حادثه ناخواسته اتفاق افتاد.«حوادث امروز» گزارش می دهد.

«حوادث امروز»مردی که به اتهام قتل مزاحم خواهرش در بازداشت به سر می‌برد مدعی است وقتی پلیس حاضر نشد متهم را از او تحویل بگیرند حادثه ناخواسته اتفاق افتاد.«حوادث امروز» گزارش می‌دهد.

سحرگاه 31 تیرماه سال گذشته راننده یک خودروی عبوری با مرکز فوریت‌های پلیس 110 تهران تماس گرفت و گفت هنگام عبور دیده است که مردی که دست و پایش بسته شده بود خودش را از داخل یک خودروی تیبای عبوری بیرون انداخته است. او گفت راننده تیبا تلاش کرده بود آن مرد را دوباره سوار کند اما موفق شده و از محل فرار کرده بود. بعد از آن بود که تیمی از مأموران کلانتری 160 خزانه به همراه امدادگران اورژانس در محل حاضر شده و با جسد مرد 30 ساله در حالی که دست وپایش بسته شده بود مواجه شدند. با تأیید مرگ آن مرد که رحیم نام داشت جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و علت وی خفگی اعلام شد. در شاخه دیگری از بررسی‌ها مأموران پلیس با بررسی دوربین‌های مداربسته شماره پلاک خودروی تیبا را به دست آورده و مالک آن را که مردی به نام محمود بود شناسایی کردند. محمود ابتدا گفت که از ماجرای مرگ رحیم خبر ندارد اما وقتی تصاویر خودرو را که از طریق دوربین‌ها ثبت شده بود دید چاره‌ای جز اعتراف نداشت.

او گفت که رحیم خواهرش را ربوده، به او تعرض کرده و قصد سرقت طلاهایش را هم داشته است. محمود در شرح ماجرا گفت: ما ساکن شهرستان قزوین هستیم. مدتی قبل متوجه شدیم که محمود که تبعه افغان است خواهرم را فریب داده و به تهران منتقل کرده است. او در شبکه‌های اجتماعی با خواهرم آشنا شده بود و او را فریب داده بود. ما از محمود شکایت کردیم و حکم جلب او را هم گرفتیم و به دنبال دستگیری او بودیم اما نتوانستیم مخفیگاه او را پیدا کنیم تا این که چند روز قبل با خانه‌مان تماس گرفت و گفت که می‌خواهد خواهرم را برگرداند. او از من خواست به ترمینال جنوب بروم و خواهرم را تحویل بگیرم. آن روز من همراه برادر و پسر دایی‌ام خودمان را مقابل ترمینال جنوب رساندیم. وقتی رسیدیم دیدم که رحیم و خواهرم درگیر شده‌اند. او خواهرم را کتک زده و طلاهایش را سرقت کرده و داشت فرار می‌کرد که مردم او را گرفتار کرده بودند. ما رحیم را به کلانتری ترمینال بردیم تا تحویل پلیس دهیم اما مأموران او را تحویل نگرفتند برای همین او را با طناب بستیم و سوار خودرو کردیم. در حال عبور بودیم که تقلا می‌کرد خودش را نجات دهد که طناب به درو گردنش افتاد و زمانی که از خودرو خودش را به بیرون پرت کرد جان باخت.

با کامل شدن بررسی‌ها بازپرس محمود را به اتهام قتل مجرم شناخت و پرونده بعد از صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

ابتدای جلسه، وکیل اولیای دم در جایگاه حاضر شد و برای متهم درخواست قصاص کرد. در ادامه محمود به درخواست قاضی در جایگاه قرار گرفت و اتهام آدم ربایی و قتل عمد را نپذیرفت. او گفت: رحیم خواهرم را فریب داده و از شهرستان به تهران کشانده بود. در آن مدت ما هر جا که توانستیم به دنبال خواهرم گشتیم اما نتوانستیم ردی از او پیدا کنیم. روزی هم که مقابل ترمینال جنوب رسیدیم رحیم با چند مرد درگیر شده بود. او قبل از درگیری طلاهای خواهرم را سرقت کرده و داشت فرار می‌کرد که مردم راهش را سد کرده و او را دستگیر کرده بودند. من رحیم را از شاهدان تحویل گرفتم و به پلیس ترمینال بردم اما مأموران آن را تحویل نگرفتند. بعد او را با کش موتور بستم و سوار ماشین کردم و به سمت خاوران حرکت کردم اما مأموران آن کلانتری گفتند که حادثه در حوزه استحفاظی دیگری اتفاق افتاده و نمی‌توانند او را تحویل بگیرند.

متهم ادامه داد: رحیم خواهرم را فریب داده و او را ربوده بود. وقتی خواهرم سر قرار حاضر شده بود او را به یک تعمیرگاه برد و به او تعرض کرده بود. بعد خواهرم را حبس کرده و او را شکنجه داده بود. در این مدت هم به او اجازه نداده بود با ما تماس بگیرد و در این مدت حکم جلبش را هم داشتم و می‌خواستم هر طور شده پلیس او بازداشت کند اما حتی حاضر نشده او را تحویل بگیرد. او در شرح حادثه هم گفت: من دست و پای رحیم را با طناب بسته بودم و او را سوار ماشین کرده بودم. او تقلا می‌کرد خودش را نجات دهد و هنگام حرکت بود که خودش را بیرون انداخت. زمانی هم که بیرون افتاد زنده بود و داشت نفس می‌کشید و نمی‌دانم چطور فوت شده است.

در ادامه پسر دایی محمود در جایگاه قرار گرفتو اتهام آدم ربایی و معاونت در قتل را قبول نکرد. او گفت: ما بعد از این که رحیم را گرفتار کردیم بارها با پلیس تماس گرفتیم که او را تحویل بگیرد اما مأموران حاضر نشدند او را تحویل بگیردند. اگر پلس او را تحویل گرفته بود حادثه اتفاق نمی‌افتاد. ما قصدی برای قتل او نداشتیم و قصدمان این بود که او را تحویل پلیس دهیم.

هیئت قضائی بعداز شنیدن دفاعیات وکیل متهمان و آخرین دفاع آن‌ها وار شور شدند.