کد خبر : 82334 تاریخ : ۱۴۰۲/۶/۱۹ - 19:44
از دستگیری جبار سینگ تا دزان عملی «حوادث امروز»کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در جریان اجرای طرح مبارزه با سارقان منازل چندین باند سرقت را متلاشی کردند. باند جبارسینگ‌ها که عاشق گاوصندوق‌های حاوی پول و طلا بودند، باند عمو و برادرزاده که به عنوان میهمان به دزدی می‌رفتندو باند دزدان شیشه‌ای که برای تامین پول موادشان وارد خانه‌های مردم می‌شدند به همراه چند باند دیگر متلاشی شد.«حوادث امروز» گزارش می دهد.

«حوادث امروز»کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در جریان اجرای طرح مبارزه با سارقان منازل چندین باند سرقت را متلاشی کردند. باند جبارسینگ‌ها که عاشق گاوصندوق‌های حاوی پول و طلا بودند، باند عمو و برادرزاده که به عنوان میهمان به دزدی می‌رفتندو باند دزدان شیشه‌ای که برای تأمین پول موادشان وارد خانه‌های مردم می‌شدند به همراه چند باند دیگر متلاشی شد.«حوادث امروز» گزارش می‌دهد.

سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ قبل از ظهر دیروز نوزدهم شهریور ماه در جمع خبرنگاران از دستگیری 24 سارق حرفه‌ای منزل که به صورت 8 باند جداگانه دست به سرقت های سریالی از خانه های شمال تهران می‌زدند خبر داد . به گفته وی اکثر سارقان سابقه دار بودند و از شهرهای غربی کشور برای سرقت به تهران می‌آمدند و پس از سرقت به شهرشان بازمی گشتند و پس از استراحت چند روزه دوباره راهی تهران می‌شدند و دست به سرقت می‌زدند .

بازداشت جبارسینگ و همدستش

سارقان منزل همه دستبند به دست و پابند به پا در یک صف قرار داشتند اما در میان آنها دو سارق از نظر هیکل و قیافه با سارقان دیگر تفاوت زیادی داشتند . به نظر می‌رسید هر دو ورزشکار هستند و وقتی هم از آنها سؤال کردم متوجه شدم درست حدس زده‌ام . یکی از آنها شباهت زیادی به یکی از هنرپیشه های هندی داشت و خودش را جبارسینگ معرفی کرد .

چرا به جبارسینگ معروف هستی ؟

دوستانم می‌گویند شباهت زیادی به هنرپیشه هندی نقش جبارسینگ در فیلم شعله دارم و به همین دلیل هم معروف به جبارسینگ شدم .

شما و همدستت چند سال داری ؟

من 29 سال دارم و دوستم بهزاد 30 ساله است .

به چه جرمی دستگیر شده‌اید ؟

ما مظنون به سرقت از منزل هستیم .

یعنی سارق نیستی ؟

نه من ورزشکارم و در رشته بوکس در استان مقام اول و دوم دارم . از نوجوانی ورزش می‌کنم و الان هم در شهرمان باشگاه دارم و مربی هستم .

چرا به شما مظنون شدند ؟

بهزاد جواب می‌دهد : من سابقه دار هستم و چند سال قبل هنگام سرقت منزل در تهران مأموران مرا تعقیب کردند و با شلیک 5 گلوله زخمی و دستگیر شدم و الان هم وقتی مأموران دیدند من و دوستم خودروی مدل بالای خارجی سوار می‌شویم به ما مظنون شدند و دستگیرمان کردند .ما هر دو ورزشکاریم و سرقت نکرده‌ایم .

اما چند روز قبل دوربین های مداربسته چهره های شما هنگام سرقت ثبت کرده‌اند و به همین خاطر مأموران شما را بازداشت کرده‌اند ؟

هر دو متهم سکوت می‌کنند و نگاه معنا داری به هم می‌اندازند .

چرا سکوت کردید ؟

بهزاد : ما وضع مالی خوبی داریم و این بار برای تفریح به تهران آمده بودیم و سرقت را هم برای تفریح و از روی عادت انجام دادیم وگرنه نیازی به پول نداشتیم .

جبارسینگ : من تحصیلکرده دانشگاه هستم و لیسانس مهندسی معماری دارم و علاوه بر باشگاه کار هم می‌کنم و سابقه‌ای هم ندارم و فقط به خاطر اینکه با بهزاد همراه هستم بازداشت شدم .

بهزاد با پول سرقتی چه کار می‌کردی ؟

خوشگذرانی می‌کردیم و برای خودنمایی خرج دوستانمان می‌کردیم .

آموزش سرقت به برادر زاده‌ها

باند دیگری که در طرح پلیس بازداشت شده‌اند سردسته آن مرد جوانی به نام هرمز است . او همراه دو برادر زاده اش از منازل بالای شهر تهران سرقت می‌کرد . وی سابقه دار است و برای سرقت برادر زاده هایش را آموزش می‌داده و سپس سه نفری به سرقت می‌رفته‌اند .

هرمز چی شد که سارق شدی ؟

دوست داشنم یک شبه پولدارشوم و این وسوسه به جانم انداخته بود . می‌خواستم مثل دوستانم پولدار شوم و بتوانم دماغم را عمل کنم و دندان هایم را کامپوزیت کنم . آنها چند سال قبل از شهرستان به تهران آمدند و همگی وضع مالی شان خوب شد و بعد فهمیدم سرقت منزل انجام می‌دهند و من هم تصمیم به سرقت گرفتم .

از شهرستان برای سرقت به تهران می‌آمدید ؟

ما در رفت و آمد بودیم . معمولا آخر هفته‌ها به تهران می‌آمدیم و پس از سرقت دوباره اول هفته به شهرستان بر می‌گشتیم .

چرا آخر هفته ؟

چون بالا شهری های تهران وضع مالی خوبی دارند و آخر هفته برای تفریح به ویلاهایشان در اطراف تهران می‌روند و خانه‌ها خالی است .

اگر با صاحب خانه روبه‌رو می‌شدید چه کار می‌کردید ؟

ما همیشه وقتی از روی بالکن وارد خانه می‌شدیم با صدای بلند صاحب خانه را صدا می‌زدیم . مثلا می‌گفتیم « صاحب خانه صاحب خانه مهمان نمی‌خواهی » اگر جواب می‌داد بلافاصله فرار می‌کردیم و اگر هم صدایی نمی‌شنیدیم با خیال راحت دست به سرقت می‌زدیم .

در گاوصندوق های سرقتی را چطور باز می‌کردید ؟

گاوصندوق را به کوهستان می‌بردیم و از روی کوه به پایین پرت می‌کردیم و وقتی به ته دره می‌رسید درش باز می‌شد و ما هم طلاه، جواهر و پول های آن را بر می‌داشتیم .گاهی وقت‌ها هم در محل کلید را پیدا می‌کردیم و نیازی نبود گاوصندوق را با خودمان ببریم .

چی شد که با برادرزاده هایت باند تشکیل دادی ؟

آنها هم می‌خواستند پولدار شوند . من به آنها آموزش می‌دادم چون آنها سابقه‌ای نداشتند .

چه کار کنیم که سارقان موفق به سرقت از منازلمان نشوند ؟

بیشتر سارقان منازل بالکن رو هستند و معمولا از آپارتمان های طبقه اول سرقت می‌کنند . توصیه می‌کنم اول برای بالکن و درها حفاظ نصب کنند و چنانجه مقدور است دزدگیر نصب کنند و در آخر هم وقتی در خانه نیستند یکی از چراغ‌ها را روشن بگذارند . ما معمولا سمت خانه‌هایی که چراغ روشن دارند نمی‌رویم .

سارقان شیشه‌ای

باند دیگر سه مرد جوان معتاد به شیشه هستند . تمام بدنشان ازعرق خیس شده بود و وقتی علتش را سؤال کردم گفت معتاد به مواد مخدر هستند و به خاطر خماری بدنشان از عرق خیس شده است . سردسته باند بهرام مدعی است در توهم شیشه دست به سرقت می‌زده‌اند .

چطور با همدستانت آشنا شدی ؟

ما هر سه معتاد به شیشه هستیم و در پاتوق مواد فروشان با هم آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم سرقت کنیم .

هنوز سن زیادی نداری چطور معتاد شدی ؟

رفت و آمد با دوستان ناباب و گوش نکردن حرفهای پدر و مادر و از همه مهم‌تر فکر می‌کردیم اگر مواد بکشیم بزرگ شده‌ایم .

سابقه داری ؟

بله چند سال قبل به اتهام سرقت دستگیر شدم و به زندان افتادم .

چرا از منازل سرقت می‌کردید ؟

پول بیشتری گیرمان می‌آمد . مثلا در هر سرقت مقدار زیادی پول، طلا و دلار سرقت می‌کردیم و برای مدتی هزینه مواد و خوشگذرانی مان فراهم می‌شد .

نمی ترسیدید صاحب خانه سر برسد ؟

نه . ما تمامی سرقت‌ها را در توهم شیشه انجام می‌دادیم . اول شیشه می‌کشیدیم و بعد به سرقت می‌رفتیم . اصلا ترسمان فرو می‌ریخت و متوجه چیزی نبودیم .

در سرقت‌ها با صاحب خانه هم روبه‌رو شدید ؟

بله . در یکی از سرقت‌ها وقتی وارد خانه‌ای شدیم صاحب خانه خواب بود اما ما فرار نکردیم و شروع به جمع کردن وسایل کردیم که ناگهان دست همدستم به مجسمه‌ای برخورد کرد روی زمین افتاد و صاحب خانه بیدار شد و ما هم به سرعت از بالکن فرار کردیم . البته در همین یک مورد به خطر افتادیم چون در سرقت دیگری اگر صاحب خانه خواب بود ما پاورچین پاورچین از کنارشان رد می‌شدیم و به آرامی سرقت می‌کردیم و از آنجا خارج می‌شدیم .