«حوادث امروز» دومحکوم به قصاص دیروز در زندان قزلحصار کرج با گرفتن مهلت به سلول خود برگشتند اما حکم اعدام مرد آزارگر اجرا شد.«حوادث امروز»
اوایل تابستان۹۷ زنی تبعه افغانستان با حضور در پلیس آگاهی تهران از شوهرش شکایت کرد و گفت: مدتی بود که حال و روز دختر۱۲سالهام بد شده و مدام با دیدن پدرش بهشدت گریه میکرد، علتش را نمیدانستم تایک روز در نبود شوهرم، دخترم برایم تعریف کردکه پدرش او را بهزور و تهدید مورد تجاوز قرارداده است.
این در حالی بود که دختر ۱۲ساله نیز مورد تحقیقات پلیسی قرار گرفت و از پدرش شکایت کرد. در ادامه، پدر خانواده به نام بصیر بازداشت و اعتراف کرد که دخترش را مورد تجاوز قرارداده و بعد روانه زندان شد. مدتی بعد در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و حکم اعدام گرفت که با تأیید این رأی در دیوان عالی کشور، پرونده به اجرای احام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. این مرد چند هفته قبل توبه نامهای نوشت وخواستار بخشش شد اما این خواسته وی مورد قبول قرار نگرفت و نام او در فهرست افراد اعدامی قرار گرفت و روز سهشنبه به سلول انفرادی در زندان قزلحصار کرج منتقل شد . دومین مرد زندانی که در سلول انفرادی زندان به سر میبرد فرهاد بود. او با چند نفر از اقوام و همشهریهایش بر سر مسائل کاری اختلافهایی پیدا کرده بود. شامگاه چهارم خرداد۹۶ برسر همان مسائل قبلی با یکی از همشهریهایش به نام محسن دعوایشان بالا گرفت و در یکی از محلههای تهرانپارس او را با ضربه چاقو کشت و بعداز چند روز فرار بازداشت شد. او نیز بعد از محاکمه در دادگاه حکم قصاص گرفت و بعداز تأیید حکم قصاص، نام او در فهرست زندانیان محکوم به مرگ قرار گرفت.
سومین زندانی شهاب بود. او ششم بهمن ۹۶ مردی را با ضربههای چاقو کشته بود. وی در تحقیقات گفته بود میان خانواده او و خانواده مقتول از سال۶۴ برسر معامله یک قطعه زمین اختلاف و درگیری وجود داشت و به فرزندان آنها این اختلاف کشیده شده بود. آن شب نیز شهاب برسر اختلاف همان ملک قدیمی، مرتکب قتل شد.روزچهارشنبه سه محکوم به مرگ از انفرادی پای چوبه دار رفتند. اولین نفر بصیر بود که طناب دار برگردنش آویخته شد و دقایقی بعد حکم اجرا شد. نفردوم فرهاد بود. او منتظر اجرای حکم بود اما چون اولیای دم در زندان حاضر نشده بودند، حکم او متوقف شد و به سلولش برگشت. سرانجام نوبت به محسن رسید. او ۲۴ آبان امسال یکبار به پای چوبه دار رفته بود. از خانواده مقتول یک ماه مهلت گرفته بود تا وجه المصالحه پرداخت کند و علاوه بر آن خانواده خودش و برادران مرد زندانی از زادگاه و محل زندگیشان که در یکی از شهرستانهای اطراف میانه بود، بروند اما این مهلت تمام شد و نتوانست رضایت بگیرد. وقتی برای مرتبه دوم پای چوبهدار رفت این بار با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران توانست برای یک ماه دیگر مهلت بگیرد.