«حوادث امروز» آراد کوچولو کودک 2سالهای که بامداد سهشنبه توسط راننده پژویی ربوده شده بود،کمتر از 8ساعت با تلاش کارآگاهان اداره یازدهم پلیسآگاهی تهران پیدا شد و به آغوش پدر و مادرش برگشت.«حوادث امروز» گزارش میدهد.
بهگزارش همشهری، ساعت یک بامداد سهشنبه گزارش یک کودکربایی به پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. کودکی که ربوده شده بود آراد نام داشت و 2ساله بود. آن شب مادر آراد به همراه پسرش سوار بر خودروی پژویی شده بود تا برای خرید شیرخشک مخصوصش به داروخانه برود اما زمانی که مادر از ماشین پیاده شد تا وارد داروخانه شود، راننده پژو آراد را ربود و رفت.
با توجه به حساسیت ماجرا، اکیپی از مأموران اداره یازدهم پلیسآگاهی تهران تحقیقات خود را در این پرونده آغاز کردند. آنها در ابتدا راهی محل ربوده شدن آراد شدند و به تحقیقات میدانی پرداختند. هرچند راننده پژو پلاکش را مخدوش کرده بود اما مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی، توانستند شماره پلاک ماشین را بهدست آورند. صاحب ماشین مدعی بود که آن را کنار خیابان پارک کرده و احتمالا از سوی سارقان به سرقت رفته است. با این حال مأموران در ادامه تحقیقات به مردی رسیدند که از آشنایان صاحب خودرو بود و اعتیاد شدید به شیشه داشت. سرنخها نشان میداد که این مرد احتمالا در ماجرای ربوده شدن آراد کوچولو نقش دارد و تحقیقات برای دستگیری وی ادامه داشت تا اینکه حدود ساعت 7صبح دیروز و کمتر از 8ساعت پس از آدمربایی، مأموران اداره یازدهم آگاهی تهران توانستند، کودکربوده شده را در حوالی مولوی پیدا کنند. او در یکی از خیابانها رها شده بود و درحالیکه گریه میکرد، توسط مأموران پیدا شد و نجات یافت. حالا پلیس احتمال میدهد مرد شیشهای که مأموران در تعقیبش بودند، آراد را ربوده اما وقتی فهمیده پلیس وی را شناسایی کرده، کودک را رها کرده و متواری شده است. سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر به همشهری گفت: خوشبختانه با تلاش گسترده پلیس کودکربوده شده به آغوش خانوادهاش بازگشت و تحقیقات برای دستگیری عامل کودکربایی ادامه دارد.
درنگ
غافلگیری در حیاط اداره آگاهی تهران
پدر و مادر آراد کوچولو در حیاط پلیسآگاهی ایستادهاند. برای پیگیری پرونده ربوده شدن کودکشان آمدهاند و دل توی دلشان نیست؛ مادر گریه و بیتابی میکند و پدر مدام از مأموران میپرسد که ممکن است پسرش پیدا شود؟ مأموران آنها را به آرامش دعوت میکنند و مادر آراد میگوید: «پسرم شیر خشک مخصوص میخورد؛ الان حتما گرسنه است.» او با گریه ادامه میدهد: آراد باید هر دو ساعت پوشکش عوض شود، وای بچهام خیلی به من وابسته است و بدون من خوابش نمیبرد... در همین لحظه در حیاط پلیس آگاهی تهران باز میشود، خودرویی که داخل آن پسر بچه ربوده شده قرار دارد، وارد حیاط میشود. یکی از مأموران درحالیکه آراد کوچولو را در آغوش دارد از ماشین پیاده میشود و پدر و مادر آراد آنچه را میبینند باورشان نمیشود. تا چند ثانیه کسی حرفی نمیزند، ناگهان مادر جیغ میکشد و به سمت آراد میدود. بهدنبال او پدر و مادربزرگ آراد هم به سمت کودک میدوند. ناب ترین، قشنگترین و خاصترین لحظهای است که اشک به چشم همه حاضران در حیاط اداره آگاهی مینشیند. مادر بچهاش را در آغوش میگیرد و هقهقکنان گریه میکند و میگوید:« مادر باورم نمیشود اینجایی، من داشتم دیوانه میشدم، کجا بودی....»