«حوادث امروز» 5 روز . فقط 5 روز کافی بود تا پس از انتشار فیلم زورگیری از یک راننده در پل صدر تهران، پلیس پایتخت ابتدا بیاینهای صادر کند و بعد مأموران وارد عمل شوند تا بتوانند 4 زورگیر خشن را بازداشت کنند و امروز آنها را به محلی که سرقت را در آن رقم زدند بازگردانند تا صحنه خشونتی را که رقم زدهاند بازسازی کنند. از سوی دیگر 39 روز قبل یعنی قریب به 40 روز از گم شدن دختربچه 7 ساله اصفهانی میگذرد و با این که پلیس اعلام کرده بخشی از بقایای سوخته جسدش را پیدا کرده اما هنوز موفق به رمز گشایی از پرونده نشده است.
به گزارش «حوادث امروز» دو حادثه در دو نقطه از کشور اتفاق افتاده است. یکی روزگیری در روز روشن و دیگری گم شدن دختربچهای 7 ساله آن هم در روز روشن. اولی در ملا عام صورت گرفته اما از بد حادثه دومی به صورت پنهانی رقم خورده است. فیلم اولین حادثه در شبکه های اجتماعی دست به دست شده اما محلی که دومین حادثه در آن رقم خورده است مجهز به دوربین مداربسته نبوده است. در اولین حادثه پلیس با دنبال کردن سرنخی که از دوربین های مداربسته و فیلم های منشتر شده به دست آورده موفق شده است زورگیران را بازداشت کند. یعنی اگر آن فیلم منتشر نمیشد و مردم تهران از اتفاقی که افتاده وحشت نمیکردند و پلیس سرنخی از زورگیران نداشت مأموران نمیتوانستند آن 4 زورگیر را بازداشت کنند همان طور که نتوانستهاند کشف کنند چطور دختربچهای معصوم 40 روز قبل در روز روشن گم میشود اما پلیس نمیتواند ماجرای گم شدن یا به قتل رسیدنش را کشف کند. کاش نازگل در تهران گم میشد، آن وقت مردم تهران اظهار ناراحتی میکردند و به دنبال آن مأموران پلیس به خط میشدند و خیلی زود معمای گم شدن نازگل گل حل میشد. همان طور که معمای قتل داریوش در کمترین زمان حل شد. درست است که زنده یاد داریوش مهرجویی به سر تاریخ سینمای ایران حق دارد و حق هم بود که خیلی زود قاتلان او و همسرش دستگیر شوند اما نازگل اصفهانی شهرت داریوش را ندارد که روسای سه قوه دستور خارج از نوبت پرونده را صادر کنند و رئیس پلیس استان و رئیس پلیس آگاهی کشور برای مدیریت میدان در محل قتل داریوش حاضر شوند. تیم های ویژه برقرار شود و کارآگاه پشت کارآگاه، دوربین به دوربین را بررسی کنند و سگ های زنده یاب هم برای پیدا کردن رد قاتلان راهی میدان شوند تا معمای قتل داریوش خیلی زود حل شود که شد.
اما دورتر از پایتخت و دورتر از مرکز اصفهان در روستایی کوچک در حاشیه شهر یعنی روستای دهکرم صبح روز جمعه، 18 اسفندماه سال قبل، دختربچهای هفت ساله، دانشآموز کلاس اول، که نام شناسنامهای اش المیرا زارع بود و دوستانش او را نازگل صدا میکردند گم شد و دیگر پیدا نشد. یک ماه بعد از گم شدنش پلیس چند تکه استخوان سوخته در چند قدمی خانهای که نازگل از آن جا گم شد پیدا کرد، آن هم با کمک سگ های زنده یاب اما هنوز تأیید نشده که استخوانها که مربوط به بالاتنه است مال نازگل ما باشد یا نه.گفته میشود کسی که نازگل را دزدیده احتمالا او را به قتل رسانده، جسدش را جایی دفن کرده و 19 فرودین ماه جسد را از زیر خاک بیرون کشیده و نزدیک خانه پدربزرگ نازگل، جایی که با چند دیوار نصفه و نیمه محصور شده آتش زده است. قریب به 40 روز از حادثهای که در روستای دهکرم اتفاق افتاد میگذرد. مردم دهکرم و روستاهای دوردست هم ترسیدهاند خیلی بیشتر از ترسی که زورگیران پل صدر به جان پایتخت انداختند.