«حوادث امروز» یک سال قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید حادثهای خونین در یکی از ساختمانهای در حال ساخت در شمال شهر رقم خورده است. مردی که پلیس را از ماجرا باخبر کرده بود، گفت: من مالک ساختمان هستم و دو کارگر ساختمانی هم در اینجا به عنوان نگهبان حضور دارند. امروز وقتی برای سرکشی به اینجا آمدم از کارگران خبری نبود. آنها را صدا زدم، اما جواب ندادند تا اینکه در اتاق استراحتشان جسد یکی از آنها را دیدم و به پلیس خبر دادم.
بررسیهای پلیس در این باره نشان داد که مراد با اصابت ضربات جسم سخت به سرش فوت شده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، بررسیها در این باره ادامه پیدا کرد. مأموران پلیس در اولین گام همکار مراد را که حسام نام داشت به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار دادند. در شاخه دیگری از بررسیها مأموران پلیس موفق شدند حسام را شناسایی و بازداشت کنند. متهم در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: من و مراد به عنوان کارگر و نگهبان در ساختمان در حال ساخت کار میکردیم. هر کدام اتاقک جداگانهای در ساختمان داشتیم و با هم مشکلی هم نداشتیم. متهم در شرح حادثه نیز گفت: روز حادثه داشتیم با هم شوخی میکردیم که ناگهان حرفهایمان به مشاجره کشید. وقتی مشاجرهمان بالا گرفت، او فحاشی کرد و به من فحش ناموس داد که عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. میلهای را که روی زمین افتاده بود برداشتم و چند ضربه به او زدم. وقتی از اتاقک بیرون میرفتم او زنده بود تا اینکه پلیس مرا بازداشت کرد.
با کامل شدن بررسیها، بازپرس متهم را به جرم قتل عمد مجرم شناخت و کیفرخواست به جرم قتل عمد علیه وی صادر و پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. در جلسه رسیدگی به پرونده اولیای دم گفتند که خواستهشان قصاص است. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و اتهامش را قبول کرد. او گفت: من قصد کشتن مراد را نداشتم. آن روز همه چیز بر سر یک شوخی شروع شد. او با حرفهایش مرا تحریک کرد، بهطوریکه کنترل رفتارم را از دست دادم و میلهای برداشتم و به او ضربه زدم که حادثه اتفاق افتاد. با این حال وقتی من محل را ترک میکردم او زنده بود. متهم در آخرین دفاع از خانواده مقتول درخواست گذشت کرد. هیئت قضائی بعد از ختم جلسه وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.