«حوادث امروز» مهندس جوان وقتی با زیادهخواهیهای همسرش روبهرو شد، تصمیم گرفت باربند خودروهای رنو استپوی را سرقت کند و در فضای مجازی بفروشد. سارق تحصیلکرده هنگام خواب ماجرای سرقتهایش را تعریف و همسر او هم پلیس را باخبر کرد.«حوادث امروز» گزارش میدهد.
«حوادث امروز» مهندس جوان وقتی با زیادهخواهیهای همسرش روبهرو شد، تصمیم گرفت باربند خودروهای رنو استپوی را سرقت کند و در فضای مجازی بفروشد. سارق تحصیلکرده هنگام خواب ماجرای سرقتهایش را تعریف و همسر او هم پلیس را باخبر کرد.«حوادث امروز» گزارش میدهد.
اوایل شهریورماه مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از سرقت باربند خودروی رنو استپویش شکایت کرد.
وی در توضیح سرقت گفت: «ساعتی قبل خودرویم را داخل خیابانی خلوت پارک کردم و برای خرید با تاکسی به بازار تهران رفتم، وقتی برگشتم دیدم باربند خودرو سرقت شده است.»
سارق خونسرد
با شکایت مرد جوان، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی دادسرا تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند. مأموران پلیس در نخستین گام دوربینهای مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند و دیدند سارق مرد جوانی است که بدون نقاب، باربند خودرو را سرقت کرده میکند. دوربینها نشان داد سارق با خونسردی تمام در روز روشن ابتدا به خودروی ساندرو نزدیک میشود، سپس گیرهها و پیچهای باربند را باز میکند و پس از آن هم از محل دور میشود و لحظاتی بعد دوباره به خودروی ساندرو نزدیک میشود و در حالی که رهگذران در حال عبور از آن نزدیکی هستند این بار باربندها را به آرامی برمیدارد و از محل دور میشود.مأموران پلیس در ادامه بررسیها به رد خودروی لیفانی رسیدند که سارق جوان پس از سرقت با آن خودرو از محل دور میشد. با به دست آمدن این سرنخ، تحقیقات برای شناسایی سارق ادامه پیدا کرد، اما ثبت دو شماره از پلاک خودرو از طریق دوربینها و سابقه نداشتن سارق، مأموران را برای شناسایی با مشکل روبهرو کرد.
تعبیر خواب عجیب
در چنین شرایطی مأموران برای به دست آوردن پلاک خودروی متهم دست به تحقیقات فنی زدند و چند خودروی لیفان را تحت نظر گرفتند، اما به نتیجهای نرسیدند. در حالی که هر روز بر تعداد سرقتهای باربند خودروهای ساندرو در خیابانهای خلوت افزوده میشد، زن جوانی به اداره پلیس رفت و راز سرقتهای سریالی را برملا کرد. وی با معرفی شوهرش به عنوان سارق باربند خودروهای ساندرو گفت: «چند شب قبل شوهرم بهنام در خواب صحبت میکرد و میگفت من مقصر سرقتهای او هستم. ابتدا فکر کردم هذیان میگوید و زیاد به خوابش توجهی نکردم تا اینکه وقتی برای برداشتن وسیلهای به انباری خانهمان رفتم با تعدادی باربند ساندرو روبهرو شدم. آن لحظه خواب او برایم تعبیر شد و فهمیدم شوهرم سارق است. از طرفی مدتی بود او وضع مالیاش خوب شده بود و در خرید برای خانه زیادهروی میکرد. من موضوع را نادیده گرفتم و دوست نداشتم پلیس متوجه و شوهرم دستگیر شود تا اینکه امروز با من درگیر شد. او گفت سرقتهایش تقصیر من است و بعد از فحاشی و تهدید گفت مرا طلاق میدهد. از حرفهای شوهرم عصبانی شدم و تصمیم گرفتم او را به پلیس معرفی کنم.»
بازداشت
پس از اظهارات زن جوان، مأموران دریافتند خودروی لیفان بهنام شباهت زیادی با خودروی مرد سارق دارد و از همه مهمتر دو شماره ضبط شده از طریق دوربینها هم با شماره پلاک خودروی سارق یکی است. بدین ترتیب مأموران، بهنام را بازداشت و از انباری خانهاش تعدادی باربند سرقتی خودروی ساندرو استپوی کشف کردند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کرد و در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
زیاده خواهی
سارق باربند خودروهای ساندرو مرد جوان تحصیلکردهای است که هیچ سابقه کیفری در پروندهاش ثبت نشده است. او ادعا میکرد زیادهخواهیهای همسرش باعث شده دست به سرقت بزند و الان هم به شدت پشیمان است.
گفتوگو با متهم
بهنام سابقه داری؟
نه، من تحصیلکرده رشته مهندسی هستم. کارم خوب بود، اما درآمدم خیلی خوب نبود و مثل کارمندان دیگر دستم به دهانم میرسید.
چه شد که فرد تحصیلکردهای مثل شما سارق میشود؟
من تا قبل از شروع سرقت باربندها، حتی یک آدامس هم سرقت نکرده بودم، اما وقتی با زیادهخواهیهای همسرم روبهرو شدم، تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم تا از نقنقهایش خلاص شوم.
چه زیادهخواهی داشت؟
او خیلی چشم و همچشمی میکرد و دوست داشت همه چیزش لاکچری باشد. مثلاً اگر یکی از بستگان یا دوستانش لباس مارکدار میپوشید، غر میزد که لباس ندارد. او دوست داشت همیشه بهترینها را داشته باشد. مثلاً ما خودروی پراید داشتیم و میگفت کسر شأن است که پراید سوار شویم که من آن را فروختم و یک خودروی لیفان خریدم و مابقی آن را هم قسطبندی کردم، اما درآمدم آنقدر زیاد نبود که بتوانم قسطهای خودرو را پرداخت کنم. به هرحال یا باید خودرو را میفروختم و دوباره با غرغرهای همسرم روبهرو میشدم یا باید به هر طریقی شده قسطها را پرداخت میکردم که در نهایت تصمیم گرفتم سرقت کنم.
چطور سرقت باربند به ذهنت رسید؟
یکی از دوستانم خودروی استپ وی داشت که متوجه شدم به راحتی باربند آن باز میشود و یک روز هم که از خیابانی عبور میکردم، دیدم راننده خودروی استپوی با دست در حال بستن باربند خودرو است، به همین دلیل تصمیم به سرقت باربند خودروی استپوی گرفتم.
چقدر از سرقت درآمد داشتی؟
خوب بود؛ هر باربند را حدود ۶ میلیون تومان در فضای مجازی میفروختم و با فروش وسایل سرقتی درآمدم خوب شده بود.
چه شد که ادامه دادی؟
اول میترسیدم، اما بعد از چند سرقت عادی شد و با خونسردی سرقت میکردم. از طرفی هم سرقتش ساده بود و هم درآمدش خوب بود.